عکاسی تئاتر
گفتگو با رضا جاویدی
متن گفتگو مصطفی عرفانی با رضا جاویدی
مصطفی عرفانی: رضا جاویدی خوش اومدی به ویدیوکست در باب عکاسی.
رضا جاویدی : سلام عرض میکنم. خیلی خوشحالم که در خدمتتون هستم.
مصطفی عرفانی: ممنون از اینکه اومدی. حالا قبلاز اینکه در مورد عکاسی تئاتر با همدیگه صحبت بکنیم، اینکه چه شد عکاس شدی و وارد دنیای عکاسی شدی؟
رضا جاویدی : خب حقیقت اینه آدمهایی که تو هنر کار میکنن معمولاً دو دسته هستن؛ یا خانوادهٔ هنرمندی دارن که اینها از کودکی با هنر آشنا هستن. و وقتیکه وارد حیطهٔ هنر میشن خیلی ساپورت خانواده رو دارن و تشویق میشن. ولی یه دسته هم هستن که خودشون وارد حیطهٔ هنر میشن و من جزء دستهٔ دوم بودم. یعنی اینکه تو حیطهٔ هنر کار نمیکردم، خانوادهٔ هنری نداشتم، ولی یک جایی تو زندگی احساس کردم که نیاز دارم به یه شیوهای از این زندگی روزمرهٔ مهندسی به این شکل دربیام. و بهخاطر اینکه از کودکی خیلی علاقه داشتم به عکاسی و کار میکردم، این داستان عکاسی، باب ورود من به دنیای هنر شد. و خیلی خوشحالم که این اتفاق افتاده برام.
مصطفی عرفانی: از قبلاز اینکه بخوای حالا دانشگاه بری، داشتی عکاسی میکردی یا یکهویی مثلاً…
رضا جاویدی : بله دیگه. بهصورت علاقه دنبال میکردم ولی خب جدی نبوده برام. ولی وقتیکه احساس نیاز کردم، شروع کردم تجربه، یاد گرفتن، و بعد وارد عکاسی شدم.
مصطفی عرفانی: کسب تجربه کجا باعث شد که تو کلاً عکاسی رو بهعنوان یه حرفه… حالا نمیدونم الان بهعنوان یه حرفهاس؟ صددرصد تایمت رو داره میگیره؟ یا اینطوری بوده که هنوز هم یه کاری رو انجام میدی، پارتتایم کنارش داری عکاسی میکنی؟
رضا جاویدی : من الان تو دانشگاه تدریس میکنم؛ در کنارش عکاسی تئاتر هم انجام میدم.
مصطفی عرفانی: عکاسی رو داری آموزش میدی تو دانشگاه؛ کنارش… یعنی صدرصد تایمت رو داره عکاسی…
رضا جاویدی : بله. درسته.
مصطفی عرفانی: …عملاً میگیره. حالا بیاییم یه خرده در مورد اینکه چی شد عکاسی تئاتر…؟ چون خیلی فیلد خاصی؛ یعنی آدمهایی که توی جامعهٔ ما حداقل دارن توی این زمینه فعالیت میکنن و عکاسی حالا… نمیدونم میتونیم بگیم عکاسی سینما مثل عکاسی تئاتر، یا نه؛ دوتا فیلد جدا از همان این دوتا؟
رضا جاویدی : یه مسئلهٔ مهمی که کلاً توی عکاسی وجود داره، اینه که بهنظر من چشم ما یک عرفی داره؛ یعنی ما یکسری تصاویر رو تو روزمرهٔ خودمون، از صبح که بلند میشیم تا شب که میخوابیم، یکسری تصویر میبینیم؛ و عکاسها غالباً این کار را انجام میدن که میان عکسی میگیرن که از عرف چشم خارجه؛ و برای همین وقتی شما با یه عکس مواجه میشی که عکس خوبی، احتمالاً شروع میکنی به تماشا کردن و مطالعه کردن اون عکس؛ این بهخاطر اینه که تصویری شبیه اون ندیدی. تئاتر خیلی جای مناسبی برای گرفتن چنین عکسهایی. معمولاً وقتی شما تو تئاتر عکاسی میکنی، فی الذاته… در ذات خودش این قضیه رو داره که این عکسها معمولاً با اون تصاویری که آدمها تو روزمره میبینن خیلی متفاوته و در ذاتش جذابه. برای همین هم هستش که علاقهمندان زیادی رو به خودش جذب کرده.
مصطفی عرفانی: میریم جلوتر در مورد زاویه دید و اینکه چجوری میتونیم اون حس رو توش صحبت… بگیریم، توش باهم صحبت میکنیم. حالا اینجا خود، حتی خود من هم واسم سؤاله که بین عکاسی سینما و عکاسی تئاتر، یک تشابهی وجود داره. یا اصلاً تکنیکها و اصلاً سبکش جدا از هم. چطوری این دوتا شبیه همان، میتونیم تو یک خانواده و سبک قرارشون بدیم، یا دوتا موضوع جدا از همان؟
رضا جاویدی : ببینید عکاسی کلاً دو پارت هست؛ یه بحث تکنیکالش هست که شما یاد میگیری که چطور عکاسی بکنی. خب! فرقی نمیکنه شما تو چه ژانری بخوای عکاسی کنی، شما باید عکاسی رو بدونی. توی هر ژانری بخوای عکاسی کنی، تکنیکال عکاسی رو باید بدونی. بعد که ژانر انتخاب میکنی،… مثلاً میای ژانر سینما یا تئاتر رو انتخاب میکنی، ویژگی این ژانر اینه که اون چیزی که شما قراره ازش عکس بگیری، تحت کنترل شما نیست؛ یعنی برعکس عکاسی استودیویی که شما برمیداری هر مدلی رو که میخواین، با هر میکاپی که میخواین، توی هر پوزیشنی که میخواین عکاسی میکنی، تو عکاسی سینما و تئاتر اون سوژه از کنترل شما خارجه؛ که میتونه در مواقعی جذاب باشه، میتونی تو یه مواقعی باعث سختی بشه تو عکاسی.
مصطفی عرفانی: تو از کی عکاسی تئاتر رو داری انجام میدی؟
رضا جاویدی : من از سال ۹۰ تقریباً شروع کردم.
مصطفی عرفانی: یعنی اصلاً دیگه اومدی گفتی آقا من یه فیلد تخصصیم میشه عکاسی تئاتر؟
رضا جاویدی : اولش اینجوری نبود. اولش اینجوری بود که تئاترهای زیادی میدیدم و خیلی دوست داشتم و بعد دلم میخواست که اینها رو ثبت بکنم و شروع کردم عکاسی کردن؛ ولی از یک جایی به بعد اینجوری شد که تمام تئاترهایی که توی تهران اجرا میره رو عکاسی میکردم و این توی یک مدت طولانی اتفاق افتاد. یعنی اینجوری بودش که مثلاً هر روزی،… روز خوبم اینجوری بود، روزی که سهتا تئاتر عکاسی کنم. روز معمولیم رو دیگه حتماً دوتا تئاتر رو عکاسی میکردم. خب و این باعث شدش که خیلی اتفاقاهای مهمی بیفته. وقتی شما در مواجهه با اینهمه اثر هنری قرار میگیری که روبهروت اثر هنری که یه کارگردان روی صحنه آورده، و شما هم اینطرفی که میتونی ازین اثر عکاسی بکنی.
مصطفی عرفانی: موضوعی که واسه خود من… اولاً اینکه این مارکت، یعنی مارکت عکاسی تئاتر، جوابگوی یک عکاس هست که ازش… از طریقش ارتزاق بکنه؟ یعنی درخواست از طرف حالا کارگردان، تهیهکننده، هست که آقا بیا برای کار ما، حالا برای کاتالوگش، برای تبلیغاتش، بیا عکاسی کن. مارکتش جوابگو هستش؟
رضا جاویدی : ببینید توی بحث عکاسی و کسب درآمد، خب ما یک ژانرهایی داریم که خیلی اوضاع خوبه توش؛ مثل عکاسی ودینگ یا عکاسی صنعتی. خب اینها میتونه خیلی جذاب باشه از لحاظ کسب درآمد. ولی خب توی عکاسی تئاتر و سینما خیلی اینطوری نیست. باز سینما یه کم اوضاعش بهتره، ولی اون جنبهٔ هنریاش و اون ذوق هنری و اتفاقی که برای خود عکاس میافته در زمانیکه داره عکاسی میکنه، اون بخشش، وزنه سنگینتره و جذابتره تا اینکه بخواد کسب درآمد داشته باشه.
مصطفی عرفانی: بیایم یه خرده بحثمون رو به سمت عکاسی تئاتر بیاریم و اینکه حالا با قبلش باهم صحبت کردیم، خوبه به شنوندهها هم بگیم که این فرایند عکاسی تو، تو چند مرحله انجام میشه؟ حالا من مثلاً توی ذهنم این هستش که بهترین تایمی که تو میتونی ازش عکاسی تئاترت رو انجام بدی، تایمی که اینها دارن حالا تمرینهای فاینالشون رو انجام میدن، تایم عکاسی تو کِی واسه عکسی که میخوای ثبت کنی؟
رضا جاویدی : خب قبل اینکه این سؤالتون رو جواب بدم، باید یه توضیح بدم که اصلاً کیها عکاسی تئاتر انجام میدن؛ سه قشر عکاس هستن که عکاسی تئاتر انجام میدن. یه قشر عکاسهای خبری هستن که من بهخاطر کاری که توی تیوال دارم، بخشی از عکاسی تئاتر هم بهاینترتیب میشه که من دارم میرم و گزارش تصویری از نمایش میگیرم. گزارشهای تصویری اینجوری که یک عکاسی از طریق یک رسانهای میره و یک تئاتری رو عکاسی میکنه، به این عنوان که هم خبرش منتشر بشه، هم جنبهٔ مستندسازی داره که فلان نمایش در فلان سالن، اجرا رفته. عکاسان خبری میتونن عکاسی تئاتر انجام بدن. یه عدهٔ دیگه از عکاسها، عکاسهای گروه هستند که این مدنظر شما هست فکر میکنم؛ یعنی سؤالتون مربوط به عکاس گروه میشه. عکاس گروه چندتا وظیفه داره و چندتا خروجی میشه از کارش گرفت؛ یکی همین فرایند تمرین که بیشتر جنبهٔ مستندسازی داره. شاید تو مواردی بشه از اون عکسها بهعنوان عکس خبر تمرین هم استفاده کرد که به رسانهها حالا بده که منتشر بکنه. تو بخش اول عکاسی از تمرین هستش، بعد عکاسی تبلیغاتی رو داریم که طبیعتاً برای شبکههای اجتماعی و سایتها استفاده میشه که اون نمایش بتونه تبلیغاتش رو انجام بده برای جذب مخاطب. و بعدش هم گزارش اجرا هستش که چه عکسهایی از خود اجرا بیرون میاد که اون هم باز در اختیار گروه قرار میگیره که اونها بتونن استفاده کنن. چون صحبت رو میخوام تکمیل کنم، یک گروه سومی هم وجود داره که عکاسان هنری هستند که اینها نه عکاس خبریاند، نه عکاس گروهاند و بهصورت هنری این کار را انجام میدن و میرن از نمایشها عکاسی میکنن؛ حالا این امکان هم دارن که توی عکسشون تغییرات زیادی بدن و بهعنوان مثلاً یک اثر هنری به مثابه نقاشی بتونن عکسشون رو ارائه بدن.
مصطفی عرفانی: تکنیک تو واسه عکاسی چی؟ یعنی تو تو یه روز میری عکاسی میکنی؟ تو چند نوبت میری عکاسی میکنی؟ چون من خیلی وقتها توی عکسهات میبینم که یه مثلاً اومدی از تکنیکهای عکاسی مثل لانگ اکسپوژر هم ازش استفاده کردی؛ میخوام ببینم اینها تو چه برههای داره اتفاق میافته؟ یعنی تو، تو چند نوبت میری عکاسی؟ یا اینکه نه، یک نوبت میری عکاسی و اون اتفاقی که میخوای رو ثبت میکنی.
رضا جاویدی : من این بستگی به نقشم داره که من با چه نقشی دارم وارد عکاسی تئاتر میشم. مثلاً وقتیکه من برای تیوال دارم عکاسی میکنم بهعنوان عکاس خبری، طبیعتاً من فقط یکبار میرم یک نمایش رو میبینم. از قبل نمیدونم قراره چه اتفاقی بیفته و همون یکبار رو فرصت دارم که از اون نمایش عکاسی کنم. من خیلی تایم طولانی عکاس تیوال بودم و فکر کنم الان شده شش سال یا هفت سال عکاس تیوال هستم. و خب توی این شش- هفت سال نمایشهای بسیار زیادی رو عکاسی کردم و اینها به این شکل بوده که فقط یکبار رفتم با نمایش مواجه شدم و در همون حین عکسها رو گرفتم؛ و این خیلی مورد پسند من؛ بهخاطر اینکه وقتی شما از یک نمایشی یکبار عکاسی بکنی و بتونی عکسهای خوبی بگیری، اون سری دوم میتونی بری یک نمایش دیگه رو عکاسی بکنی. و در وقت و هزینهتون خب خیلی صرفهجویی میشه و خروجی خیلی بیشتری خواهید داشت. اگر بهعنوان عکاس گروه وارد بشم که اون هم فکر میکنم الان حدود… بیشتر از هشتادتا گروه تا حالا من عکاسشون بودم که عکاس گروه بودم و طبیعتاً اگر گروه لازم داشته، بیشتر از یه جلسه رفتم عکاسی کردم و اون هم داستان خودش رو داره و بارهای مختلف، مثلاً جاهای مختلف نشستم. دیگه میدونستم مثلاً لحظههای نمایش کجا هستش یا از چه زاویهای میتونم عکسهای بهتری بگیرم.
مصطفی عرفانی: اولین بارم میشنوم، این عکاس گروه چی؟ توی…
رضا جاویدی : هر گروه تئاتری یه عکاسی رو با خودش همراه میکنه که خدمتتون عرض کردم، هم تمرینات رو بهصورت مستند بتونه ثبت بکنه، و هم عکسهایی بگیره که گروه برای تبلیغاتش و جذب مخاطب بتونه از عکسها استفاده بکنه.
مصطفی عرفانی: توی صحبتهامون هم گفتی حالا به تئاتر هم علاقه داشتی که اومدی به این سمت و اینکه تئاتربینی. و حالا الان توی جامعهٔ تئاترها اینطوری که بهت خبر میدن میگن رضا بیا. یک کار جدید داریم. یا مثلاً خودت سرچ میکنی اینها رو پیدا میکنی، باهاشون ارتباط برقرار… یا مثلاً حالا اون شبکهٔ رسانهای که داری بهت میگه، این تعاملت حالا با جامعهٔ تئاتر چطوری الان؟
رضا جاویدی : خدمتتون عرض کردم. به خاطر عکاسی تیوال من تمام تئاترهایی که اجرا میره رو توی تهران من عکاسی میکنم تو هر شرایطی. یعنی همین الان مثلاً توی فصلی که هستیم، همهٔ تئاترهایی که میاد رو باید عکاسی کنم و فصل قبل هم هر تئاتری که اجرا میرفته رو من عکاسی کردم؛ یعنی هر تئاتری که توی تهران اجرا میره رو من عکاسی میکنم بلااستثناء. این حالتی که برای تیوال دارم عکاسی میکنم. خب بههرحال عکسها رو وقتی منتشر میکنم، گروهها عکسها رو میبینن و ممکن که دوس داشته باشن و ارتباط میگیرن و میگن که، درخواست میدن که همکاری بکنیم؛ من هم شرایط همکاری رو اعلام میکنم، و اگه اوکی بود، شروع میکنم همکاری.
مصطفی عرفانی: یه مبحثی تو عکاسی داریم به اسم روایتگری. توی عکسایی که میگیری، چقدر تلاش میکنی که روایتگر باشی؟ یعنی مخاطبی که اون عکس رو میبینه، با خودش حدس بزنه داستان چطوری. یعنی حالا ببین ما دو گروه مخاطب هم داریم برای عکسهای تو دیگه؟ یعنی یکی هستش که علاقهمنده، با دیدن عکس تو یک چیزی حدس میزنه. ولی ما یه گروه هم داریم که تئاتربین حرفهای، یعنی طرف… من دیدم عکسهای صفحهٔ تو رو به چندتا از دوستام که تئاتر میبینن نشون دادم، اومده مثلاً نیمساعت درمورد همون تئاتر واسه من صحبت کرده. روایتگری توی عکسهات چقدر تلاش میکنی اتفاق بیفته و چطوری ات… خودت تلاش میکنی این اتفاق بیفته یا دیگه اصلاً اتوماتیکوار این اتفاق داره میافته؟
رضا جاویدی : این همونی که خدمتتون عرض کردم. ببین شما وقتی عکاسی تئاتر انجام میدی، روایت رو داره کس دیگهای انجام میده؛ یعنی کارگردان اومده یک نمایشنامه رو به صحنه آورده؛ یعنی داره قصهٔ یکسری از کاراکترها رو روی صحنه روایت میکنه. و وقتی شما عکاسی میکنی، اگر بتونی لحظات درستی از این نمایش رو ثبت بکنی، وقتی اینها کنار هم قرار میگیره،… اولاً برای مخاطب حرفهای مثلاً من خب فکر میکنم الان تقریباً دوهزار و سیصد- چهارصدتا تئاتر عکاسی کردم. خب اینجوری که من دیگه تمام نمایشنامههایی که توی ایران اجرا رفته رو باهاشون مواجه شدم. و حتی تو مواردی اینجوری که از بعضی از متنهای معروف، من هفتتا- هشتتا اجرا دیدم؛ یعنی کارگردانهای مختلف، کارگردانهای ضعیف، قوی، از یه متن اجراهای مختلفی دیدم که اینها روایتهای مختلفی داشتن. شما وقتیکه این کار رو انجام میدی، وقتی من یه عکس تئاتر میبینم میتونم تشخیص بدم که کدوم کاراکتر… مثلاً این عکس داره کدوم بخش از کدوم قصه رو روایت میکنه. تئاتربینهای حرفهای خوب نمایشنامهها رو معمولاً میشناسن و وقتی عکس تئاتر من رو میبینن، متوجه میشن که آهان! این، اون صحنه از اون نمایش معروف هستش؛ و این خب خیلی جذابه که شما یک تئاتر رو ندیدی و داری فکر میکنی که من برم این تئاتر رو ببینیم یا نبینم. و وقتیکه عکس تئاتر رو میبینی، متوجه بشی آهان! این عکاس تونسته اون قسمت از اون قصه رو به این شکل به تصویر بکشه.
مصطفی عرفانی: آیا قبلش با عواملی مثل کارگردان هم صحبت میکنی در مورد عکسی که میخوای بری بگیری؟ تو چون گفتی که تو یه نوبت میری عکس رو میگیری. نظر دیگران هم اینجا روی کارت تأثیر داره؟ یعنی اینطوری هستش که کارگردان بگه که آقا به این شیوه عکاسی کن؟ چون تکنیکهای مختلفی میبینم توی عکسهایی که داری میگیری و توش نور خیلی تأثیر داشته. من میبینم که تو عکسهات نور خیلی جایگاه ویژهای داره. و خب واسه کسی که داره اولینبار میره یه کاری رو عکاسیاش رو انجام بده، شاید خیلی اتفاقها پیشبینینشدهس. اینکه کارگردان یا حالا عوامل دیگهای توی کارت، قبلش بهت یه خط و نشونی بدن هم تأثیر داشته؟ یا براساس اون حسی که خودت داری توی لحظهٔ تئاترپیدا میکنی، اون عکسها رو میگیری.
رضا جاویدی : ببین من الان مثل همهٔ عکاسها یه دورانی داشتم که داشتم یاد میگرفتم که باید و نبایدها چی؟ چه چیزهایی رو باید ثبت کنی. چه چیزهایی رو نباید ثبت کنی و چطور عکس رو باید خروجی بدی و چه کارهایی باید انجام بدی. چه کارهایی نباید انجام بدی. تو اون دوره خب حتماً این اتفاق افتاده و فیدبکهایی گرفتم، ولی از یک جایی به بعد این شکلی شده که استانداردهای خودم رو داشتم و خیلی قبول نمیکنم که کسی به من بگه این شکلی عکاسی بکن؛ بهخاطر اینکه بههرحال یک روالهایی توی ذهن من تشکیل شده برای عکاسی، من اون روالها رو دنبال میکنم و فکر میکنم که اگر این کار رو انجام بدم، خیلی دوستان اومدن به من گفتن که ما وقتی عکسی رو جایی میبینیم، بدون اینکه بخونیم زیرش رو، متوجه میشیم این عکسی که تو گرفتی. خب این چهجوری اتفاق میافته؟ اگر من از روالهای ذهنی خودم استفاده نکنم و بخوام اون عکسی که بقیه میخوان رو بگیرم، دیگه به نظرم خیلی اون عکس، عکس ارزشمندی نیست. خودم فکر میکنم عکسی ارزشمنده که حاصل ذهن اون عکاس باشه.
مصطفی عرفانی: واسه بچههایی که میخوان بیان توی عکاسی و یک گرایش رو انتخاب بکنن، پیشنهاد میکنی بیان توی این حرفهٔ عکاسی حالا تئاتر؟ چون خیلی از دوستان حالا کسایین که دوران دانشجوییشون رو دارن طی میکنن یا تموم شده و تو مرحلهٔ انتخاب گرایش عکاسی هستن. این نوع گرایش، گرایش خوبی واسهٔ ادامه دادن یا شرایط خاصی رو میخواد که تو بتونی توی این حرفه مشغول بهکار بشی؟
رضا جاویدی : درسته. ببین توی هر حرفهای ما دو مدل کار داریم. یه حالتهای هستش که شما مثلاً میری مهندس کامپیوتر میشی؛ نرمافزار. خب؟ یا میری مثلاً عکاس صنعتی میشی مثلاً. خب؟ این شکلی که تعداد بسیار بسیار زیادی فرصت برای شما هست برای کار کردن. مثلاً شما از این شرکت میای بیرون، میری شرکت دیگه استخدام میشی. این کارخونه رفتی عکاسی کردی، حالا میری… یا مثلاً یک ودینگ رو عکاسی کردی، میری یک ودینگ دیگه. و بسیار فرصت زیاد برای این کار. توی عکاسی تئاتر این اتفاق نمیافته و خیلی محدوده. یعنی یک تعدادی اجرا مثلاً داره میره توی شهر تهران،… حالا مثال میزنم. و مثلاً از این اجراها پنجتا اجراش، اجرای خیلی جذابی برای عکاسی. خب طبیعتاً تعداد عکاسها خیلی زیاده، من اسمش رو گذاشتم لیمیتد ستینگ؛ یعنی یک تعداد کمی صندلی وجود داره و شما باید بری تو رقابت با اینها. اگر این رو میپذیرن و اوکی هستن با این قضیه که این امکان وجود داره که موسیقی قطع بشه، یه عدهای نشسته باشن و شما ایستاده باشی، و نتونستی عکاسی کنی؛ اگر این رو اوکی هستن، بله. اوکی بیان. و البته وقتی کارشون کیفیتش… کیفیت کارشون بالا بره، احتمال این خیلی زیاد که حتماً بتونن کارایی که دوست دارن رو عکاسی کنن. ولی من خیلی دیدم که وقتی وارد میشن، یه مقدار احساس سرخوردگی بهشون دست میده که آقا فلان نمایش رو ما نتونستیم عکاسی کنیم. خب طبیعی. نگاه کن. وقتی یک نمایش اجرا میره، مثلاً پونزده شب یک نمایش داره اجرا میره، نمایش بسیار جذابی که… خب چندتا عکاس میتونه مگه از این نمایش عکاسی بکنه؟ خب معمولاً سالنها حساس هستن؛ یه دونه- دوتا مثلاً عکاس اجازه میدن که عکاسی بکنن، علاوهبر اینکه عکاس خود گروه هم هست؛ و عکاس خود گروه مخصوصاً اگه کار خیلی جذاب باشه برای عکاسی، تقریباً همهٔ شبها رو حضور داره. برای همین خیلی تعداد کمی از عکاسها اجازهٔ عکاسی از اون نمایش رو پیدا میکنن. و یه مقداری اینجا ممکن برای کسایی که تازه وارد میشن، باعث احساس سرخوردگی بشه که اگه تلاش کنن کیفیت کارشون رو بالا ببرن، حتماً این مسئله هم حل میشه.
مصطفی عرفانی: همهٔ ماها حالا تکنولوژی هم یاریگرمون، هم تهدیدکنندهمون. این چندوقت این هوش مصنوعی توی عکاسی خیلی حداقل برای من زنگ خطر رو به صدا درآورده. فکر میکنی هوش مصنوعی آیندهٔ عکاسی تئاتر رو تحت تأثیر قرار بده یا نده؟
رضا جاویدی : ببین تکنولوژی کلاً وقتی که وارد هر داستانی میشه، اون رو درمینورده؛ یعنی همهچیز رو عوض میکنه. برای همین توی همهٔ رشتهها و صنعتها میبینیم مثلاً با ورود کامپیوتر یکدفعه همه چی اصلاً عوض شد؛ همهٔ روالها به یه شکل دیگهای شد. مشخص نیستش که توی تئاتر چه اتفاقی میافته چون تئاتر یه فرقی داره با همهٔ عکاسیهای دیگه. اون هم اینه که بهصورت زنده این داره رخ میده؛ یعنی اینکه… مثلاً میگم؛ مثلاً شما عکاسی پوشاک را در نظر بگیر یک هوش مصنوعی بیاد که بگه آقا من صاحب یک مثلاً برندی میاد به هوش مصنوعی میگه آقا این لباسهای من، برای من عکس تبلیغاتی تولید بکن و هوش مصنوعی میتونه این کار رو قطعاً انجام بده و احتمالاً نتایج هم بسیار جذاب خواهد بود؛ ولی نمیدونم چه اتفاقی بیفته. الان که فکر میکنم به نظرم شدنی نیست که به هوش مصنوعی بگی از یک تئاتری که توی… زنده در حال رخ دادنه، شما تصویری تولید بکن. فکر میکنم که این اتفاق نیفته، مگراینکه کلاً همهچیز عوض بشه به یک *[۲۱:۱۸] ولی به نظرم این رو نمیتونه تحت تأثیر قرار بده.
مصطفی عرفانی: توی آموزش، فکر میکنی عکاسی تئاتر نیاز به آموزش داره؟ و اینکه اصلاً چجوری؟ کلاس بریم؟ چهکار… واسه یادگیری عکاسی تئاتر باید چهکار کرد؟
رضا جاویدی : ببین عکاسی تئاتر اگر سرچ بکنی توی گوگل میبینی که هم منابع فارسی، هم منابع انگلیسی خیلی زیاد نداره کلاً؛ یعنی برعکس باقی ژانرها که مفصلاً شما کلی محتوا و مستندات داری، توی عکاسی تئاتر خیلی احتمالاً برخورد نکنی با موارد آموزشیش. برای همین فکر میکنم کلاس از همه مناسبتر باشه. و… باز ممکن که آدمها وقتی وارد میشن، احساس کنن که این کار راحتی. خیلی از دوستان اومدن گفتن که ما گفتیم که عکاسی تئاتر راحته، بیایم عکاسی بکنیم و وقتی وارد میشن، میبینن که نه، اینجوری نیستش. البته که بهنظر من عکاسی تئاتر کار راحتی، فقط لازمه که شما بدونید که دارید چیکار میکنید. باید مختصات کار عکاسی تئاتر رو بدونی. وقتی مختصاتش رو بدونید، آقا باید و نبایدهاش چی؟، من کیام اینجا؟، دارم چهکار میکنم؟، چه عکسی باید بگیرم؟، چجوری باید بگیرم؟، تو شرایط مختلف نوری چجوری باید عکاسی بکنم، تو سالنهای مختلف باید چجوری باید عکاسی بکنم؟، جایم کجا باشه که بتونم عکسهای بهتری بگیرم؟؛ یکسری موارد اینجوری رو وقتی که شما آموزش ببینی، طبیعتاً بهراحتی میتونی این عکاسی رو هم مثل باقی ژانرهای عکاسی انجام بدهی.
مصطفی عرفانی: یعنی ما یک کلاس عکاسی تئاتر داریم؟ یا مثلاً کلاس چی باید… من خودم تا حالا ندیدم. چه کلاسی باید رفت؟
رضا جاویدی : چرا دیگه. الان کسانی که حالا تو این حیطه دارن کار میکنن، حالا چندتا از دوستان که هستن، کلاس میذارن. من خودم دورههام رو بهصورت فصلی دارم برگزار میکنم و استقبال هم خوب. دوستان میان و آموزش میبینن.
مصطفی عرفانی: آهان! یعنی باید گوشبهزنگ باشی که تا اون استاد مربوطهش اون کلاس تخصصی عکاسی رو بذاره.
رضا جاویدی : آره. ببین تو حیطهی هنر کلاً این شکلی دیگه. مثلاً شما وقتی بخوای بری یک کلاسی که مجتمع فنی میذاره مثلاً، خب دائم اینجوری که میره هر مجتمع فنی اون رو یاد میگیری. ولی تو حیطهٔ هنر اینجوری که میبینی که کار کدوم هنرمند رو دوست داری و میری پیش اون آموزش میبینی دیگه. حالا تو کارگردانی، بازیگری… طبیعتاً عکاسی تئاتر هم بههمین ترتیب؛ یعنی شما باید ببینی که کار کدوم عکاس رو میپسندی و دوست داری که به کدوم سمت و سو بره کارت و بعد پیگیری بکنی، ببینی که دورهها کی برگزار میشه و چجوری.
مصطفی عرفانی: رضاجان ممنون از اینکه اومدی و ما تونستیم بعد از مدتهای مدید بالأخره این ضبط برنامه رو داشته باشیم؛ و یه گفتگوی خوبی بود درمورد تئاتر. و از وقتیکه حالا با تو و حرفهٔ عکاسی تئاتر آشنا شدم، من خودم دیدم نسبتبه این سبک عکاسی فرق کرده. فکر میکردم که خب یه سبک خیلیخوب و راحتی و میریم انجام میدیم؛ ولی تو این مدت خیلی امتحان کردم، دیدم نه؛ واقعاً یک چالش و نیاز به مهارت خودش داره. و مرسی که امروز اومدی با همدیگه صحبت کردیم در موردش. و امیدوارم که تو آینده هم عکاسی تئاتر بیشتری رو از تو ببینیم، و از اونور هم جامعهٔ تئاتر ما هرروز بتونه درخشانتر، پرفعالیتتر از قبل باشه.
رضا جاویدی : خیلی ممنون از شما که من رو دعوت کردین. و من هم خیلی لذت بردم از مصاحبت باهاتون.
مصطفی عرفانی: ممنون از تو. خدانگهدارت.
رضا جاویدی : خدانگهدارتون.