حقیقت و واقعیت در عکاسی
گفتگو با سهیل ارجمند
متن گفتگو مصطفی عرفانی با سهیل ارجمند
مصطفی عرفانی: سلام آقای ارجمند. وقتتون بخیر باشه. مرسی که دعوت من رو پذیرفتین. یک چندوقت پیش داشتیم با همدیگه صحبت میکردیم در مورد واقعیت در عکاسی. دیدم که خوبه که یه برنامهای ضبط کنیم درموردش که دوستان و همراهان هم در موردش بیشتر بدونن و اینکه واقعیت چیه؟ حقیقت چیه؟ و مرز واقعیت کجاست؟ ممنون میشم که یه توضیح مقدماتی بگین. حالا با هم در موردش بیشتر گفتگو میکنیم.
سهیل ارجمند: خواهش میکنم. درود بر شما و ممنون از اینکه من رو دعوت کردین به این گفتگو. امیدوارم که صحبت امروزمون برای دوستانی که تصویر رو میبینند یا گوش میکنند، مفید باشه. بله. همونطور که فرمودین اون صحبتی که از اون روز شروع شد، کمااینکه دیدین توی خیلی از تورهای عکاسی که باهم میریم یا بعضاً دانشجوهای ما، هنرجوهای ما،…
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: …این بحث رو دارن که آقا این واقعیت در عکاسی چگونه هست؟! این بحث امروز ما اگرچه بحث آکادمیک هم نیست، درواقع تجربهٔ خود من هست، ولی فکر کنم برای خیلیها ممکنه مفید واقع بشه که آقا، عکاسی اصولاً رابطهاش با واقعیت چی هست.
مصطفی عرفانی: بله. اصلاً تعریفش چیه واقعیت؟ فرقش با حقیقت چیه؟ من خودم این دوتا رو خیلی هنوز نفهمیدم تفاوتشون با همدیگه چی میتونه باشه.
سهیل ارجمند: بله. خب! بهتره که با درواقع تفاوتهای این دوتا کلمه که ما خیلی جاها حتی بهاشتباه استفاده میکنیم واقعیت رو بهجای حقیقت، و حقیقت رو به جای واقعیت بهکار میبریم؛ این دوتا رو یهکم باز کنیم با هم در اول بحث، اینکه ببینید واقعیت از ریشهی «وَقَعَ» میاد؛ یعنی چیزی که واقع شده؛ واقعیت داره. مثلاً فرمولهای ریاضی یا خیلی چیزهای دیگر، یا رویدادهایی که اتفاق افتاده، به چشم خودمون دیدیم، اینها واقعیت هست. در مقابل حقیقت رو داریم؛ کلمهٔ حقیقت از «حق» میاد و بیشتر به باور انسانها برمیگرده؛ چیزهایی که الزاماً واقعیت هم نداره. مثلاً موردی مثل روح مثال میزنم. روح رو ممکنه شما بهش اعتقاد داشته باشین. اگر بهش اعتقاد داشته باشید که وجود داره، این برای شما حقیقت هست، این حقیقتی که روح وجود داره. حالا یک تعریفی هم میتونه داشته باشه. یا ممکنه من اعتقاد داشته باشم که روح وجود نداره، این هم باز حقیقت واسه من این هست که وجود نداره. ولی اگر از منظر واقعیت ببینیم، و بدونیم که این روح در هیچ دانشگاهی راجع بهش صحبت نمیشه، تدریس نمیشه، اینها، خب ما میدونیم که پس در واقعیت وجود نداره. حالا مثالهای خیلی زیادی مشه در این رابطه زد.
مصطفی عرفانی: آره. حالا پس تا جاییکه من برداشت کردم، اینه که واقعیت مثل جاذبهٔ زمین میمونه که وجود داره؛ حالا چه من قبولش داشته باشم، چه قبولش نداشته باشم. حقیقت ولی برداشتی که من از یک چیزی دارم؛ مثلاً اینکه آیا فلان مسئله حق هست؛ یا ناحق هست؟! حالا شما شاید نظرتون با من فرق کنه. حالا عکاس چجوری میتونه واقعیت رو بیان کنه و تاریخچهی این واقعیت اصلاً چی هست که ما رسیدیم به اینجایی که امروز داریم با همدیگه در موردش بحث میکنیم. حالا یک چالشی که این روزها بهوجود اومده، یا نه؛ اصلاً انسان از ابتدا باهاش درگیر بوده؟
سهیل ارجمند: بله. بله. شما درست فرمودین. حقیقت بیشتر ریشه در باورها و حتی ایدهئولوژی داره، ولی واقعیت همونطور که عرض کردم، یک چیزی که اتفاق افتاده. و در مورد عکاسی، از بدو اختراع عکاسی در سال ۱۸۳۹ توسط آقای دایر، این موضوع بوده؛ این ار*[۰۴:۱۶] که آقا این آیا چهقدر واقعنمایی میکنه عکس، یا اینکه نه؟ حالا میتونه مثلاً بریم تو همون مبحث حقیقت. بله. از ابتدا بوده. هنوز هم ما آخه میبینیم که خیلیها این موضوع براشون حل نشده؛ و نشست امروز ما برای همینه که برای اون دوستان حداقل تا حدی حل بشه.
مصطفی عرفانی: آره. این درمورد تاریخچهش تو هنر هم میشه توضیح بدید که داستانش چی بوده تا رسیدیم حالا به هنر عکاسی؟ حالا اگه بشه عکاسی رو هنر تعریف کرد یا نه. و چه مسیری رو طی کرده این واقعیت توی تاریخ بشریت؟
سهیل ارجمند: بله. حتماً. ببینید ما وقتی به کتب تاریخ هنر مراجعه میکنیم، صفحات اول معمولاً این عکسهایی رو داره که شما ملاحظه میفرمایید. عکسی هست از نقاشیهای انسان اولیه در غارها. زمانیکه انسان غارنشین بوده، اونجا با همون ابزار اولیه نقش و نقوشی رو روی دیوارهٔ غارها ایجاد میکرده که حالا مثلاً غار لاسکو هست در فرانسه، مربوط به شاید چهلهزار سال پیش. یا جاهای دیگر که کشف شده توی ایران؛ در مثلاً لرستان داریم، در غارهایی که همین تصاویر هست. حالا قدمت بعضیها به هفت- هشتهزار سال قبل برمیگرده، بعضیها بیشتر. این نشون میده که انسان از ابتدا دوست داشته، یک بازنمایی از محیط خودش داشته باشه.
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: حالا با همون نقاشی اولیه. و بعد نقاشی پیشرفت میکنه، دورههای مختلف رو ما داریم در تاریخ هنر؛ دورهٔ رنسانس و، و غیره که میایم جلو. میرسیم به اختراع عکاسی همونطور که گفتم در سال ۱۸۳۹ توسط داگر و اینجا موضوع خیلی بغرنجتره؛ که اگر بخواین بیشتر توضیح بدم.
مصطفی عرفانی: آره. این بیشتر توضیح بدین، ببینیم چی میشه؟ حالا من یهسری موضوعهایی هستش که شنیدم، خوندم که، اصلاً اساس بهوجود اومدن عکاسی این بوده که واقعیت و حالا حقیقتش رو ثبت کنن. مثلاً حالا من میدونم مثلاً تو حوزههایی که در ابتدا عکاسی استفاده میشده، مثلاً واسه عکس ۴*۳ بوده. یا خیلی تو پزشکی اولها استفاده میشده ازش که آقا میاومدن عکس میگرفتن از آدمها توی جاهای مختلف دنیا؛ حالا سیاهپوست بوده، سفیدپوست بوده. قومهای مختلف از لحاظ پزشکی و میاومدن انسانها رو مقایسه میکردن، ببینن که اینها باهم چه تفاوتهایی دارن یا حتی عکاسی از اون موردهای جراحی که انجام میدادن بوده. ولی خب هی حالا بشر اومده جلو، فکر کنم یهسری نیازهایی یا یهسری خلاقیتهایی رو توی عکاسی آورده که شاید سرمنشأش همون نقاشی بوده که اومده باز دوباره یه خرده اون تخیلات خودش رو هم به عکاسی اضافه کرده. حالا اگه این رو یه خرده توضیح بدید، ممنونتون میشم.
سهیل ارجمند: بله. خواهش میکنم. چون شما دوباره به نقاشی برگشتید، اجازه بدید من یه تصویری نشونتون بدم. تصویری که الان میبینید، تصویر معروف به کفن تورینه. کفن تورین، این یک پارچهٔ حدود ۱ متر در ۴ متر که در تورین ایتالیا کشف شده. اعتقاد بر اینه که این پارچه رو بعد از اینکه حضرت مسیح رو به صلیب میکشن و چهرهٔ خونین داشته، این پارچه رو میندازن رو صورت حضرت مسیح و تصویر ایشون روی این پارچه نقش میبنده. حالا این حقیقت دارد یا واقعیت است، همون بحثی که اول کردیم. نه. این از نظر واقعیت، این رو اومدن چندتا دانشگاه این رو ارزیابی کردن با موادی که الان میشه قدمت آثار رو…
مصطفی عرفانی: کربنسنجی کردن.
سهیل ارجمند: آفرین! دقیقاً. این کار رو کردن و فهمیدن که نه، این مربوط میشه به حدود سال ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ میلادی؛ پس از نظر زمانی…
مصطفی عرفانی: خیلی قدمت تاریخی نداره.
سهیل ارجمند: بله. از نظر زمانی به اون تاریخ برنمیگرده، پس این واقعیت نداره. یا ما حتی داریم تمثالهایی از مثلاً ائمه و پیامبرهای… ائمهٔ خودمون؛ مثل مثلاً این تصاویری که میبینید منسوب به حضرت علی ابیطالب هست که میدونید که… همونجور که توی چند موردی که من نشونتون میدم، اینها چقدر باهم تفاوت داره.
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: خب! در اون زمانها که نقشی از ایشون ثبت نشده.
مصطفی عرفانی: این حقیقت… این رو میتونیم بگیم این واقعیت نیست؛ یک حقیقته.
سهیل ارجمند: دقیقاً. این یک باوری که خب… شاید خیلی از کسایی که این تصاویر رو به دیوار خونهشون میزدند،… یه سالهایی هم خیلی رایج بود. باورشون این بود که این تصویر،…
مصطفی عرفانی: یک حقیقت بود. یک برداشت شخصی بود.
سهیل ارجمند: احسنت! ولی میدونیم که واقعیت نداشته چون خب در اونموقع نه تصویربرداری بوده، نه نقاشی از ایشون بوده. شاید بیشتر بهخاطر اینکه لمس کنن، این عزیزی که دوست دارن رو، مثلاً در خونهشون حس کنن؛ که حالا راجع به این میشه خیلی صحبت کرد، ولی ما از اون میگذریم.
مصطفی عرفانی: حالا توی… تا اینجا چیزهایی که با همدیگه گفتیم رو بیایم یه مروری بکنیم؛ اینکه آقا اصلاً اساس اینه که حالا هنرمند میاد یهسری چیزهایی رو براساس نظر شخصی خودش ثبت میکنه حالا به صورت عکس، و این حقیقته؛ یعنی اینکه برداشت شخصی اونه. و اینکه یک بیننده اون عکس رو میبینه و چه برداشتی هم داره، باز دوباره یک حقیقته؛ یعنی ما میتونیم یک برداشت خودمون رو، یک حقیقتی که داریم قلمداد میکنیم رو ثبت کنیم؛ بیننده هم میتونه هر برداشتی رو که داره، از اون داشته باشه. ولی آیا واقعیت داره؟ آیا واقعاً اون چیز متقن هستش یا نه، این بحثش جداست. آره؟ درسته؟ این چنین چیزی؟
سهیل ارجمند: بله. درسته. با هم مرور میکنیم. یه چندتا مثال رو من با تصویر به شما نشون میدم که برای…
مصطفی عرفانی: آره. خوبه. ببینیم.
سهیل ارجمند: ….بینندههامون هم بهتر جا بیفته. خب! حالا ما میایم سوئیچ میکنیم روی عکاسی…
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: …در اولین سالهای اختراع عکاسی. شما… حالا ما میگیم[۱۱:۰۷] خیلی چیزها، مسائل، برامون حله در رابطه با عکاسی ولی برای اینکه تصور درستی از اون دوران، یعنی قرن نوزدهم، شما باید چشمهاتون رو ببندید و فکر کنید که تا حالا اصلاً هیچ عکسی ندیدید. بسیار سخت است چون ما روزانه شاید…
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: ما روزانه سه- چهارهزارتا تصویر داریم میبینیم تو فضای مجازی و خیلی جاهای دیگه. حتی میبینیم که در کتابهای تاریخ عکاسی کسانی که اولینبار عکس رو دیدن یک تعاریف عجیبوغریبی دارن؛ مثلاً میگن که یه آیینهای که حافظه داره؛ این رو در تعریف عکس میگن.
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: یا میگن که دوربین عکاسی یه چیزی که خودش میره عکاسی میکنه. بههرحال چیزی که وجود داشته و روش تأکید میشه، ماهیت مکانیکی عکاسی؛ که برخلاف نقاشی که نقاش با قلمو معمولاً نقاشی میکنه،…
مصطفی عرفانی: ثبت میکنه.
سهیل ارجمند: … و یک چیزی که اصلاً وجود ندارن، بهوجود میاره. تصور بر این بوده که دوربین عکاسی عین واقعیت رو میگیره…
مصطفی عرفانی: واقعیت رو…
سهیل ارجمند: آره. و بحث از اینجا شروع میشه که آقا اولاً تصور بر اینه که عین واقعیته؛ پس اگر چیزی عین واقعیته، دیگه هنر نیست.
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: برای همین هم ما توی اسلایدهامون که راجعبه این موضوع صحبت میکنیم، اومدیم گفتیم که عکاسی هنره یا واقعیته؟! شاید برای خیلیها عجیب باشه که آقا این دوتا رو ما روبروی هم بذاریم؛ یا ما بگیم دروغ و واقعیته، یا اینکه بگیم هنر هست یا هنر نیست. نه. نظر بر این بوده که وقتیکه یه چیزی کامل واقعی باشه و ثبتش هم بهصورت مکانیکی باشه، پس این نمیتونه هنر باشه.
مصطفی عرفانی: هنر باشه.
سهیل ارجمند: حالا از اینجا بحث بین نقاشها و عکاسها بهوجود میاد؛ و عکاسها تلاش میکنن که بگن نه، این عکاسی…
مصطفی عرفانی: ما هم هنرمندیم.
سهیل ارجمند: آفرین! ما بیاییم در جامعهٔ هنری و عکس یک کار هنری باشه. بله. و اینجاست که مکتب پیکتوریالیسم شکل میگیره. چی بوده؟ عکاسهایی که میان از نقاشی تقلید میکنن که بگن آقا کار ما هنری. …
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: و نمونهش رو میبینید؛ این عکسهایی که پیکتوریالیستها در اون سالها تهیه میکردن، تمام الگوهای زیباشناسیشون براساس نقاشی بوده. و یه مقدار که جلوتر میریم، عکاسانی مثل آقای استیگل و کسانی که به عکاسی صریح اعتقاد داشتن، میگن نه؛ اگر که عکاسی هم هنر باشه، باید خیلی با صراحت با تصویر خیلی شاد، فوکوس، نشون بده و نگاه عکاسانه رو از نگاه نقاشانه جدا میکنند؛ که خب حالا…
مصطفی عرفانی: آخه این مسئلهای که شما میگید عکاس باید بین نقاشی و عکس خیلی جداگان… مرزش رو مشخص کنه، امروزه خیلی از تکنیکهایی که داریم ما توی عکاسی استفاده میکنیم، برگرفته از تکنیکهایی که توی نقاشی استفاده میشده. مثلاً ما میایم از مثلث رامبراندی استفاده میکنیم توی نورپردازی که بگیم آقا این، اون تیکه از هنر نقاشی رو ما اومدیم توی عکسهامون رعایت کردیم. حالا مسئله اینه که امروزی که داریم با همدیگه صحبت میکنیم، شاید این رقابتی که یک زمانی بین نقاشها و عکاسها بوده، دیگه الان زیاد مطرح نیستش؛ و الان دیگه دو طرف یکسری شاخههایی رو واسه خودشون ایجاد کردن که بتونن توش فعالیت کنن. مثلاً ما برخلاف اینکه الان یک قشری میان و عکاسی میکنن که بهعنوان هنر خودشون رو قلمداد کنه، ما عکاسی خبری داریم یا عکاسی مستند داریم که همه تلاشش رو داره میکنه که عین واقعیت رو ثبت بکنه؛ یعنی از اون واقعیت چیزی رو پوشیده نذاره و همهٔ واقعیت رو بتونه به بهترین نحو ثبت کنه. و حالا این داستانش چیه، اینکه الان ما تو جامعه… حالا اونموقع خیلی فرق نداشته؟ الان این تمایزها بهوجود اومده؟ اینها چطوری هستش که ما الان داریم در موردش صحبت میکنیم؟
سهیل ارجمند: بله. موضوع خوبی اشاره کردید. ببینید در اوایل قرن بیستم کسانی مثل همین آقای اسیولیست دوستانشون، اینها میان روی عکاسی صریح یا استریتفتوگرافی تأکید میکنن؛ و بالأخره هم عکاسی بهعنوان هنر پذیرفته میشه. راه به موزهها پیدا میکنه. شاید بگیم این موضوع دیگه حل شد دیگه در اون زمان؛ پس چرا ما امروز، در قرن بیست و یکم، اومدیم نشستیم راجع بهش صحبت میکنیم؟ واقعیت اینه که نه؛ همچنان این بحث…
مصطفی عرفانی: در جریانه.
سهیل ارجمند: آره. در جریانه؛ درحالیکه واسه شخصی مثل خود من این حل شده.
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: خب؟ و گفتم که تجربیاتم رو بیام امروز بگم، شاید برای خیلی از دوستانی که هنوز براشون مسئله هست، اونها هم حل بشه. بذارید باز همون بحث واقعیت و حقیقت رو بیایم جلو. ببینید این تصویری که الان شما ملاحظه میکنید، تصویری که…
مصطفی عرفانی: شبیه شما آخر میمونه. حالا نمیدونم شام آخره؟ یا چیه اسم این اثر؟
سهیل ارجمند: آها! این اثر اینکه دو شیوهٔ زندگی رو…
مصطفی عرفانی: دو شیوهٔ زندگی.
سهیل ارجمند: آره. درواقع اومده نشون داده. این از چندین نگاتیو مختلف روی هم گذاشتن و درواقع این اثر بهوجود اومده.
مصطفی عرفانی: فتوشاپ سنتی.
سهیل ارجمند: فتوشاپ سنتی به قولی. به. برای *[۱۷:۲۱]… موضوع خوبی گفتین. ببینید برای دوستانی که فکر میکنن که این دستکاری در عکس توی این ۲۰ سالهٔ اخیر که فتوشاپ بهوجود اومده، ساختهشده، اختراع شده، حالا ثبتش،… نه؛ این از روزهای اولیهٔ عکاسی این وجود داشته؛ حالا بهصورت مکانیکی، فیزیکی، انجام میدادن؛ الان شما میشینی جای مانیتور این کار رو انجام میدی. اما اینکه درسته یا غلطه، حالا جلوتر میریم و بحث میکنیم. ولی علیالحساب دوستان به این نکته توجه کنن که این مربوط به این بیست سال اخیر نیست.
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: از ابتدای پیدایش عکاسی، این دستکاری در عکس بوده. و اما حالا این تصویری که الان ببینید هم راجعبه یک عکاسی از روح[۱۸:۱۰].
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: عکاسی از روح،… حالا باز میگم این شاید مربوط باشه به چیزی حدود مثلاً هفتاد- هشتاد سال پیش.
مصطفی عرفانی: تو همین عکس چیز دیگه… گفتی…
سهیل ارجمند: عکسی که… ببین در یه دورهای عکاسها ادعا میکردن… بعضی از عکاسها البته. …که ما میتونیم از روح عکاسی کنیم؛ و پول رو میگرفتند از مشتری، یه عکسی میدادند حالا با یهسری ترفند و یهسری دستکاری، اینها، که مشتری فکر میکرده واقعاً از روح عزیزان و رفتگانشون عکاسی شده و به این اعتقاد داشتن؛ پس فکر میکردن حقیقت داره ولی ما میدونیم واقعیت این بوده که عکاس داره اینها رو سرکیسه میکنه؛ پولی میگیره از اینها. خب من میام اسلاید بعدی رو به شما نشون میدم که تصاویر اسبهایی است که آقای مایبریج در اون زمان… زمان خیلی وقت پیش، زمانیکه دوربینها با سرعت پایین عکاسی میکردن، ایشون از حرکت اسب با یه ترفندی عکاسی کرده که این نوع عکاسی، نهتنها کلاهبرداری نیست، بلکه به کشف جدیدی رسیده.
مصطفی عرفانی: *[۱۹:۳۳] کشف شد.
سهیل ارجمند: بله. کشف این بوده که نقاشانی که عکاسی… چیز میکردن… تصویر اسب رو میکشیدن، نمیدونستن که آیا اسب در حالت یورتمه یا چهارنعل که میره، چهارتا پاش رو در یه زمان بالا میگیره از سطح زمین؟ یا نه؛ یهک پاش رو زمینه. اعتقاد بیشتر بر این بوده که یک پا روی زمینه چون چشم انسان نمیتونسته با اون سرعت ببینه. با این عکاسی که آقای مایبریج میکنه، این موضوع به اثبات میرسه که در لحظهای، هر چهارتا پای اسب بالاست. آره. خواستم نشون بدم که ببینید عکاسی هم میتونه یک نقش واقعی، علمی، داشته باشه؛ از طرف دیگه هم میتونه…
مصطفی عرفانی: جنبهٔ حقیقت یا فورووات داشته باشه.
سهیل ارجمند: دقیقاً. خب اینها رو داشته باشیم تا ما بعد در نتیجهگیری بگیم چرا ما اصلاً اینها رو داریم میگیم؛ چون ممکنه برای بعضیها این که خیلی پراکندهگویی باشه، ولی ما اینها همه رو میخوایم تو ذهن داشته باشن، در پایان نتیجهگیری میکنیم.
مصطفی عرفانی: آره. کدوم تصویر رو الان دارید میخوایم با هم مرور کنیم؟
سهیل ارجمند: خب ما الان میتونیم تصویر یک مادر و فرزندی رو ببینیم که خانوم دوروتیا لنگ گرفته، در دههٔ ۱۹۳۰، زمانیکه در آمریکا قحطی میاد و به مشکل مالی برمیخورن. خیلی از کشاورزها مجبور میشن که مکان اصلی خودشون و خونه و زندگیشون رو ترک کنن… بله. …و ادارهٔ امنیت کشاورزی آمریکا یهسری عکاس رو استخدام میکنه که برید از این فاجعه عکاسی کنید و ثبت تاریخ بشه. که در عکاسی مستند اینجا، این موضوع خیلی برجستهاس، مطرحه. بعضیها اصلاً عکاسی مستند رو میگن از این تاریخ خیلی پررنگ شد. البته از ابتدا بوده عکاسی مستند؛ ولی این دیگه نقطه اوجشه؛ نقطهٔ عطفش. شما تو این فریم اولی که میبینی خانم دوروتیا لنگ اولاً که عکاسی که اون عکس مادر مهاجرش خیلی معروفه که مادری هست و یک فرزندی رو بغل گرفته و دوتا فرزندش هم دوطرفن؛ منتها از مجموعهٔ عکسهایی که گرفته، حالا من این عکس رو انتخاب کردم که به شما نشون بدم. خب ما غم رو در چهرهٔ مادر میبینیم؛ در چهرهٔ فرزند میبینیم. برداشت مخاطب اینه که خب یه فاجعهٔ غمانگیز روبهرو هستن. اما فریم دوم که شاید خیلی منتشرنشده ما اینجا میبینیم، میبینیم که نه، اونطور هم نیستش؛ غمانگیز نیست. مادر لبخند داره؛ فرزند همینجور؛ خب پس یک لحظهای رو شاید عکاس گفته که شما چهرهٔ غمگین بگیرید، گرچه عکس، عکس مستنده، باید بهش استناد بشه؛ باید عین واقعیت باشه؛ حتی در چنین عکسی ما میبینیم که…
مصطفی عرفانی: یعنی عکاس میتونه واقعیت رو تغییر بده؟ یعنی آیا مجازه حقیقت رو باد تغییر بده؟ واقعیت رو تغییر بده؟
سهیل ارجمند: چه ما بگیم مجاز هست، چه بگیم مجاز نیست…
مصطفی عرفانی: این کار خودش رو میکنه.
سهیل ارجمند: …این اتفاق افتاده؛ که من چندتا نمونهش رو الان نشونتون میدم. چندتا نمونه رو نشون میدم…
مصطفی عرفانی: آره. مسئله اینه که خب چیزی که حداقل سر اون صحنهای که داره عکاس عکسش رو میگیره، حداقل چیزی که اون زمان دست خودشه، اینه که میتونه با کادر، بازی کنه. یعنی ما میتونیم یک کادر واید (wide) داشته باشیم، میتونیم یه کادر… یه کلوز داشته باشیم. و اولین دستکاری در واقعیت، در اونجا بهنظر من اتفاق میافته؛ یعنی با کادربندی ما میتونیم بیایم حقیقت رو یه قسمتیش رو نشون بدیم، همهش رو نشون بدیم؛ یا اصلاً کلاً اون اتفاقی که داره میافته رو اصلاً نشون ندیم به اون شکلی که حالا واقعاً وجود داره.
سهیل ارجمند: بله. دقیقاً. شما ببینید… حالا بعضی از دوستان فکر میکنن شما بعد از اینکه *[۲۳:۴۵] رو از دوربین خارج کردید، حالا فیلم باشه یا فایل دیجیتال باشه، شما میای دستکاری میکنی. نه؛ ما میریم جلوتر؛ از زمانیکه دوربینش رو دست میگیره عکاس و یک بخشی از واقعیت رو در کادر قرار میده، اینجا یک انتخابی روی داده و عکاس داره تو یه واقعیت دخالت میکنه؛ به شما میگه اینقدر رو ببین که تو عکسهایی که ما نشون میدیم در آینده، و شما میتونید ببینید…
مصطفی عرفانی: الان اینجا ما الان یه پسری رو داریم که حالا تو کادرهای مختلف یهجا یه سلاح دستشه، تو یه کدوم سلاح حالا معلوم نیست تو دستشه؛ حالا چهرهٔ کودکانهاش معلومه؛ اینها هم همینه دیگه؟ اینجا میتونه عکاس…
سهیل ارجمند: دقیقاً. ببینید این عکسی که آقای ویلیام کلاین گرفته، اسمش هم هست اسلحه، در نیویورک گرفته. خود من سالها این عکس رو میدیدم و میگفتم چه خبره نیویورک؟! چه خشونتی! خشونتی که گریبانگیر این کودکان شده. خب اون زمان اینترنت نبود؛ دسترسی نبود؛ ما نمیتونستیم داستانهای پشت…
مصطفی عرفانی: تصاویر رو ببینیم.
سهیل ارجمند: …تصاویر رو ببینیم. بله. ولی در این چند سال اخیر دیگه اینها خیلی راحتتر شده. شما میبینید که فریم بعدی، این کودک نه، دیگه اون چهرهٔ خشن رو نداره.
مصطفی عرفانی: یه بازی بچهگانهاس که داره انجام میده.
سهیل ارجمند: دقیقاً. بازی که عکاس از سوژه خواسته که این کار رو انجام بده. تفنگ هم، یک تفنگ اسباببازی؛ اینها رو حالا ما میدونیم؛ ولی خب سالها همین عکسها میتونسته ما رو به نوعی گول بزنه. حالا بهعنوان یه عکس واقعی ارائه میشده، ولی ما میبینیم که نه، پس اونطور هم واقعیت نیست. نمونهش هم… نمونه مشابهش خیلی زیاده حتی در عکسهایی که در خبرگزاریها پخش شده؛ مثل عکسهایی که… مثلاً عکس معروف اون آقای کاپا که ما سرباز چیز رو میبینیم… اسپانیایی که داره تیر میخوره. الان همهٔ اینها یکجوری زیر سؤال رفته واقعیتش. بله.
مصطفی عرفانی: البته الان یکی از علتهاش که خیلی چیز شده یکی موبایلهای هوشمند هستش؛ و یکی گسترش شبکههای اجتماعی که در لحظه، هر اتفاقی که میافته رو میشه بهوسیلهٔ اون دوربینی که با موبایل هستش، ثبت کرد و بهسرعت اون رو منتشرش کرد و ما میبینیم که خیلی اوقات این کادربندی هستش، زاویهٔ عکس گرفتن هستش که میبینیم که تو دوتا زاویهٔ متفاوت، دوتا برداشت متفاوت هم میشه از اون عکس و واقعهای که اتفاق افتاده داشت. و انگار هرچی داریم جلوتر میریم، حداقل اینه که دستکاری واقعیت سخت میشه؛ حالا شاید. ولی خب الان ما میبینیم که این سیستمها و موتورها و رباتهایی که تو این شبکههای اجتماعی هستن، میان و اون واقعیت رو اگر بخوان، میتونن بپوشونن.
سهیل ارجمند: ولی خیلی سختتر شده.
مصطفی عرفانی: سختتر شده. خب حالا شاید… شاید هم اینکه هنوز اون اشخاصی که رو رسانه تسلط دارن، میتونن واقعیت رو اونطوری که دلشون میخواد نشون بدن.
سهیل ارجمند: درسته آقای عرفانی. ولی… موضوع خوبی اشاره کردید. ببینید همینکه تعداد به قول معروف شهروند- خبرنگار یا حالا…. زیاد شده، شما یک واقعیت رو از زوایای مختلف میبینید؛ دیگه در انحصار یک عکاس یک خبرگزاری نیست که بیاد از یک زاویه اونجور که دوست داره بگیره. بعضاً اینها میگم تغییر میدادن. حتی چهمیدونم… …یه جنازه رو جابهجا میکردن.
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: صحنهپردازی میکردن و بهعنوان عکس مستند صرف ارائه میدادن.
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: امروزه نه؛ قبل از اینکه اون خبرنگار اصلی مجله برسه به سر صحنه، اینقدر مردم…
مصطفی عرفانی: منتشرش میکنن.
سهیل ارجمند: …تصویر منتشر کزدن از زوایای مختلف که شما حالا از چند زاویه ببینین، میتونید واقعیت رو تشخیص بدین؛…
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: …در حالی که در ادامهٔ صحبتها *[۲۸:۱۶] که من مثال زدم کادر رو،…
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: …کادری که عکاس انتخاب میکنه، این یکی از عوامل تحریف واقعیت میتونه باشه. چیزهای دیگر هست در خود دوربین. حالا من…
مصطفی عرفانی: مثلاً اینجا ما یه سرباز داریم؛ یه سرباز آمریکایی، یه سرباز عراقی…
سهیل ارجمند: بله.
مصطفی عرفانی: …که یه سهتا عکس متفاوت داریم با سهتا کادربندی متفاوت. یه توضیحی میدید این روایتش بر چه اساسه؟
سهیل ارجمند: بله. همونطوری که قبلاً گفتیم، بعد از اینکه دوربین رو عکاس برمیداره و کادرش رو انتخاب میکنه، بخشی از واقعیت رو به ثبت میرسونه. این اتفاق هم توی دوربین و انتخاب کادر عکاس میتونه پیش بیاد، هم اینکه بعداً میتونه حالا هر کسی که…
مصطفی عرفانی: توسط مثلاً نرمافزار…
سهیل ارجمند: …توسط *[۲۹:۰۹] سردبیر خبر، برشی از عکس یا همون کراپ خودمون رو انجام بده، مثل این تصویری که ما بهعنوان مثال گذاشتیم اینجا، شما در سمت راست تصویر یک سرباز آمریکایی رو میبینید که داره با قمقمه آبش آب میده به یک سرباز اسیر که عراقی احتمالاً. و در سمت چپ تصویر ما میبینیم که همون سرباز اسیر یک اسلحه روی شقیقهش هست؛ خب این دوتا معنی کاملاً متفاوت و متضاد میده؛ در حالی که کادر وسط ترکیبی از هر دو هست که میتونه این واقعیت موجود باشه یا نباشه. به قول شما میشه شک کرد حتی به این موضوع؛ ولی بههرحال میخوایم نشون بدیم که یه برش از عکس چهقدر میتونه…
مصطفی عرفانی: روایتگر موضوعات مختلف میتونه باشه. درحقیقت میتونه اون حقیقت رو برای هر کس به گونهی متفاوتش روایت کنه. و میگم حالا ما توی این عکس وسط هم حتی شاید روایت کامل رو نداریم که داره چه اتفاقی میافته؛ این هم شاید باز دوباره یک برش از یک تصویری باشه که توش یک روایت دیگهای رو ما میتونیم داشته باشیم.
سهیل ارجمند: بله. میتونه دخل و تصرف شده باشه *[۳۰:۲۹] و هدف ما هم اینه که بگیم آقا به هرچیزی که میبینی در عکس…
مصطفی عرفانی: باور نکن.
سهیل ارجمند: باور نکنید؛ و این عین واقعیت قرار نیست باشه. خیلی عوامل مختلفی میتونه مؤثر باشه در اینکه ما واقعیت رو ببینیم یا نبینیم یا بخش کوچکی از این رو…
مصطفی عرفانی: بله. حالا یه دونه اسلاید دیگهای دارین اینجا… حالا من قبلاً در مورد این خونده بودم که حالا استالین اولین کسی بوده که کار فتوشاپ حالا بهاصطلاح امروزی انجام… ویرایش تصویر انجام میداده و میاومده آدمهایی رو حذف میکرده تو تصویر یا اضافه میکرده. حالا من شنیدم اولین کسی بوده که دخل و تصرف میکرده. حالا شاید چنین مطلبی رو، چنین ادعایی که توی اون مچ شده بوده، درست نیست. حالا یه توضیح میفرمایید درمورد این؟
سهیل ارجمند: بله. ببینید نه، دخل و تصور که گفتیم از اولین سالهای تاریخ عکاسی بوده. این اصلاً مربوط… ما همهش تصورمون اینه که مربوط به سالهای اخیره؛ نه؛ از ابتدا بوده. منتها هر کس به سلیقهٔ خودش این دخل و تصرف رو انجام میداده. آقای رابینسون و دوستان پیکتوریالیست درجهت ایجاد یه عکس زیبا، نزدیک به نقاشی؛ ولی دوست عزیز و…
مصطفی عرفانی: گرامی…
سهیل ارجمند: بله. …گرامی ما، جناب آقای استالین، که خب یک دیکتاتوری بوده و یک دیکتاتور هم اون چیزی رو که دوست نداشته، حذف میکرده. حالا طرف شانس میآورده تو عکس حذف میشده یا…
مصطفی عرفانی: یا تو واقعیت.
سهیل ارجمند: …بطور فیزیکی، واقعیت هم حذف میکرده. ایشون ید طولایی داره. ولی معروفه که ایشون بهترین رتوشکارها رو داشته برای دخل و تصرف در واقعیت. از کسی خوشش نمیاومده، مثل این عکس که میبینید،…
مصطفی عرفانی: حذفش میکرده.
سهیل ارجمند: …اون شخص رو حذف میکرده. بله.
مصطفی عرفانی: یعنی ما توی این عکس میایم و حالا یه زمانی عکاس میتونه در صحنهای که داره ثبت میکنه با توجه به کادربندی، با توجه به زاویه، با توجه به اون لنزی که داره استفاده میکنه، فاصلهٔ کانونیش و نورپردازیش و عوامل دیگه بیاد و واقعیت را بهگونهای دیگه مطرح بکنه و یکی اینکه بیاد حالا اون ویرایشگر تصویر بعداً بیاد اون عکس رو براساس نیازی که میخواد مصرف بشه، بیاد و حالا دخل و تصرف توش انجام بده و اون چیزی که دوست داره رو یا اضافه کنه یا کم کنه و بیاد اون روایت و داستانی که میخواد رو توی عکسها بیان کنه که یه حقیقتی رو…
سهیل ارجمند: ایجاد کنه.
مصطفی عرفانی: ایجاد کنه. بله.
سهیل ارجمند: در حالی که میتونه یه واقعیت…
مصطفی عرفانی: نداشته باشه.
سهیل ارجمند: نباشه. بله. همین داستان هست و… گفتیم؛ پس از ابتدا، از ابتدای تاریخ عکاسی، از ابتدایی که عکاس دوربین رو به دست میگیره و تا مراحل بعد، اینطور که شما گفتی، حالا روتوشکار یا ادیتور عکس هم میتونه این عمل رو انجام بده.
مصطفی عرفانی: حالا یه دونه عکس داریم؛ یه سیاهپوستی… حالا من این رو دیده بودم، خیلی متوجه نشدم داستانش رو. یکیش رو نیوزویک منتشر کرده، یکی رو تایمز منتشر کرده. حالا نوشته the American tragedy حالا نمیدونم داستان این چیه؟
سهیل ارجمند: ببینید داستان… این انتخابش حالا ما اصلاً به داستان اصلی و سوژه و محتوا کاری نداریم؛ ما شکل ظاهری که میبینیم، ما گفتیم عکاس میتونه دخل و تصرف داشته باشه، رتوشکار و ادیتور عکس میتونه دخل و تصرف کنه. حالا نحوهٔ چاپ یا اینکه اصلاً ما عکس رو روی چه مانیتوری ببینیم، نورش کم باشه، زیاد باشه و غیره، یا کیفیت چاپ، این رو باز میبینم که اونجا هم یک دخل و تصرفی، خواسته یا ناخواسته…
مصطفی عرفانی: حالا یکسری نوشتههایی هم حتی توی نوشتههایی که تایتلشه، توی اون زیر هم اومده یه توضیحات متفاوتی رو دارن.
سهیل ارجمند: احسنت! اتفاقاً موردی که میخواستم اشاره کنم و داشت یادم میرفت، الان این حرف شما باعث شد که… ببینید ما خیلی نمایشگاههای عکس داریم که عکاس میاد کنارش یه کپشن میذاره یا Statement میذاره، خب اون قطعاً روی ذهنیت مخاطب تأثیر میذاره. خب! پس یکی از عوامل مؤثر در دخل و تصرف واقعیت، کپشنی که یا اون… میتونه کپشن یا Statement باشه، یا فضایی که شما نگاه میکنید به تصویر، یا بکگراند ذهنی شما که این رو… مثلاً من چه زمینهٔ ذهنی برای شما آماده کرده باشم و عکس رو نشونتون بدم. ببینید چیزهایی دیدن عکس و فیلم…
مصطفی عرفانی: بیان واقعیته در حقیقت.
سهیل ارجمند: آره. که ما داریم یکییکی میشماریم. شاید بینندههای ما بتونن خیلی از عوامل مؤثر دیگهای که به ذهن ما هم نیومده رو لیست کنن؛ ولی خب خواستیم فقط یک شروعی باشه؛ این که ببینیم که آقا عوامل بسیاری مؤثرند در برداشت و خوانش این.
مصطفی عرفانی: آره. توی همین… حالا شما گفتین؛ من اصلاً تا حالا توجه نکرده بودم که مثلاً حتی شما میرید توی یک گالری…. یه گالری که حالا خیلی سادهاس و… میری یه عکس رو میبینی که کنار عکسهای دیگه حالا قاب شده، قاب نشده، نورپردازی شده، نورپردازی نشده، و خیلی راحت از کنارش میگذری. ولی همون عکس رو، همون قاب رو میری توی گالری با حالا یه تشریفات خیلی مفصلی روی یک دیوار بهتنهایی، با یک نورپردازی به شما ارائه میکنن، و شما اونجا اصلاً نگاهت نسبتبه اون عکس، ارج و قربی که برای اون عکس حتی از نگاه هنری قائل هستی، فرق میکنه و خیلی با دقتتر نگاه میکنی تا حتی اگه یه کپشن یا استیتمنتی (Statement) داشته باشه با دقت میخونی. حتی شاید دوستت بیاد یا یه شخصی بیاد درمورد اون یه توضیحی بده و… یعنی چیزی که من تا اینجا با همدیگه تو صحبتمون فهمیدم اینه که واقعیت شاید در نهایت آشکار نشه و ما نهایت یک برداشت شخصی، یک حقیقتی هستش که حالا یه هنرمند یا منتشرکنندهٔ اون عکس، یا حتی عموم مردم میتونن از یک عکس داشته باشن و میتونه با واقعیت هم حتی سازگار نباشه. حال نمیدونم این برداشت من آیا درست هست یا نه.
سهیل ارجمند: بله. برداشت شما درسته. همونطور که گفتید، گالری رو مثال زدید، بله. گالری شما زمانی که میرید، حالا نوع پرزنت کردن عکس، نوع نورپردازی، نوع موزیکی که اونجا داره پخش میشه، همهٔ اینها…
مصطفی عرفانی: تأثیرگذاره.
سهیل ارجمند: …تأثیرگذاره روی ذهن شمای مخاطب.
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: حتی میگم خیلی فراتر میشه رفت. شما در اونموقع چه احساسی داری؟ شب گذشته با همسرتون دعوا کردید…
مصطفی عرفانی: یا نکردید.
سهیل ارجمند: …یا نکردید. کودکی شما چگونه بوده؟ تجربهٔ زیستی شما *[۳۸:۰۹] همهی اینها، در…
مصطفی عرفانی: تأثیرگذاره.
سهیل ارجمند: …بحث روانکاوی که من بسیار بهش اعتقاد دارم و میگم خیلی مهمه، اینها هم میتونه تأثیرگذار باشه.
مصطفی عرفانی: حالا یه دونه عکس داریم؛ یه سهتا آهو یا گوزن در این تصویر. داستان این چیه؟
سهیل ارجمند: این رو من گذاشتم که ببینیم دوستان ما بگن آقا این عکس واقعی یا غیرواقعی؟ و تأثیرش رو. این رو معمولاً جاهایی که صحبت میکنم و مخاطب حضور فیزیکی داره، چهرهها رو نگاه میکنم ببینم که… میبینم که همه دچار شک و تردید شدن.
مصطفی عرفانی: حالا من خودم میام این سهتا عکس رو… حالا با فتوشاپ الان میشه درآورد و گذاشت پشتسر همدیگه. به نظر من واقعی چون نوع فرم بدن این… حالا مسئله اینه که شاید تو فتوشاپ درست کرده باشن، الان من هم به شک افتادم.
سهیل ارجمند: عکس بعدی رو ببینیم.
مصطفی عرفانی: آره. ببینیم عکس بعدی چیه. عکس یه گورخره.
سهیل ارجمند: آها! خب نه. قبلاز این، اون یکی تصویر رو نشون میدیم که همین عکس بدون ادیته، و عکس باادیته.
مصطفی عرفانی: آره. باادیتشه.
سهیل ارجمند: با ادیت ما اینجا میبینیم نه، عکس واقعی منتها عکاس اومده اون پشت رو یه کمی محو کرده.
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: خب! آیا به واقعیت صدمهای خورده؟ مخدوش شده؟ نه. اونطور نیست. ببینید این رو من برای این گذاشتم که حالا بعد از این گفتوگو ممکنه خیلی از دوستان… خیلی از دانشجوهای ما، خیلی از هنرجوهای ما، دچار یه تردید و شکی میشن. مثلاً ما میبنیم یه عکس میخوان از من بگیرن بهعنوان یه عکس مستند یا واقعی، یا حالا هر سوژهای، فکر میکنم اگر این عینک رو جابهجا کنن، بذارن اینجا این عکس دیگه مخدوش…
مصطفی عرفانی: خدشهدار و…
سهیل ارجمند: دقیقاً. و فکر میکنن از واقعیت خیلی دور شده. نه. میخوام یه دیدی پیدا بشه که ببینه آقا نه، حد و حدود در چیه؟ و….
مصطفی عرفانی: درحقیقت مرز واقعیت کجاس؟
سهیل ارجمند: بله. بله. اینی که ما حتی میتونیم در عکس دستکاری هم بکنیم، اما واقعیت مخدوش نشه. بله. ولی برعکسش هم هست. ما از هر دو طیف… دو طرف نگاه میکنیم به قضیه.
مصطفی عرفانی: حالا توی تصویر بعدی حالا نمیدونم این عکسه یا حالا کار گرافیکی هم بهش اضافه شده. این گورخر و پیانو… این چیه موضوعش؟
سهیل ارجمند: این چیه موضوعش؟ ببینید تقریباً دیگه ما داریم میریم تو بحث… یعنی درواقع انتهای بحث و نتیجهگیری.
مصطفی عرفانی: بله.
سهیل ارجمند: خب! حالا اولاً عکاسی هنر هست یا نیست؟ ما گفتیم این درواقع تکلیفش مشخص شده و بهعنوان هنر…
مصطفی عرفانی: شناخته میشه.
سهیل ارجمند: …شناخته شد در جهان. بماند حالا، ما دوستانی داریم که هنوز بحث میکنن؛ خصوصاً نقاشها که اون عکاسی هنوز… نه. این درک درستی نیست و ما میبینیم که چهقدر در عکس هم میشه دخل و تصرف کرد؛ عین واقعیت نیست و این هم ایرادی نداره. اما اینکه باید ما واقعنمایی کنیم در عکس یا خیر؟ ببینید نتیجه اینه؛ عکاسی یک رسانهاس. عکاسی یک زبانه. شما با زبانتون میتونید دروغ بگید، میتونید راست بگید.
مصطفی عرفانی: میتونی شعر بگی، میتونی نثر بگی.
سهیل ارجمند: دقیقاً. آفرین! این رو خیلی قشنگ گفتی. نمیدونم ذهن من رو خوندین یا چجوری که من میخواستم همین جمله رو بگم. شما میتونید نثر بگید؛ خیلی دقیق و واقعی و اینها صحبت کنید. ما میتونید شعر بگید؛ رویاگونه باشه. خب ایرادی نداره. در تصویر، در عکس هم شما میتونید اینکار رو بکنید، میتونید عکسی بگیرید یه… حالا اینهایی که مثال زدیم، ما میتونیم بگیم آقا عکاسی یک رسانهاس، یک طیف وسیعی هست یک طرفش؛ شاید بشه عکس مستند، خبری؛ اینها در یک طرف قرار میگیره. ما در اینها باید سعی کنیم که… سعی کنیم عین واقعیت رو ارائه بدیم. بماند که حالا کسانی هستند که این کار رو هم نکردند. اما در طیف دیگرش کاملاً از واقعیت…
مصطفی عرفانی: انتزاعی میشه درحقیقت.
سهیل ارجمند: آفرین! فاصله گرفته میشه، تصویر میتونه انتزاعی باشه، میتونه فوتومونتاژ باشه، میتونه فاینآرت باشه، میتونه دیجیتالآرت باشه؛ همهٔ این کارها رو میشه کرد، اونجا هیچی ایرادی گرفته نمیشه. اینجا دیگه نمیشه گفت آقا! گورخر مگه با پیانو قاطی میشه؟ ما اینجا دیگه انتظار واقعیت نداریم. نه آقا! میگیم یه اثر هنری. یه ایدهای بوده از سمت خالق اثر که اومده این دوتا رو با هم…
مصطفی عرفانی: دوتا عکس رو تلفیق کرده باهم.
سهیل ارجمند: چیزی که از ذهنیتش میاد و هیچ ایرادی نیست. هیچ ادعایی هم نیست که این واقعیته و ما میتونیم بپذیریم. پس این مخاطب هست که باید ببینه عملاً داره چه تصویری رو میبینه؟ خالق اثر چه ادعایی داره؟ آیا میخواد این رو جای واقعیت جا بزنه یا نزنه؟ در انتها ما یه تصویری گذاشتیم که شاید به نظرتون…
مصطفی عرفانی: کدومه؟
سهیل ارجمند: عجیب بیاد. اینکه یه پوستره…
مصطفی عرفانی: بذارید من بیارم. آره. این پوستر اژدها وارد میشود؛ آقای مانی حقیقی زحمتش رو کشیده ساخته. نفهمیدم. حالا من این فیلم رو دیدم. نزدیک یه چهار- پنجبار دیدم این فیلم رو. حالا فیلم خیلی زیبایی هستش و اصلاً اول روایت داستان با یک موضوعی شروع میشه. ولی با یه داستان روایت دیگهای هم تموم میشه. حالا واسه دوستانی که ندیدن این رو میگم که فیلم خیلی جذابی. حالا حتماً ببینن. و حالا موضوع این چی هستش شما بفرمایید؟
سهیل ارجمند: آهان! شما الان… برای شما و خیلی از دوستان شاید جای تعجب باشه که چرا توی این مبحثی که راجع به عکاسی و واقعیت در عکاسی، این پوستر رو من انتخاب کردم. این یک خاطرهای هست، من براتون تعریف میکنم که بیربط با بحث امروز ما نیست. خب خوبه که شما فیلم رو دیدید. اگر خاطرتون باشه در ابتدای فیلم ما یه کپشنی رو داریم که نوشته این فیلم براساس یک داستان واقعی ساختهشده؛ پس اینجا متوجه میشین چرا این رو انتخاب کردم؛ چون داره روی واقعیت، نه یکبار- دوبار، بلکه در طول…
مصطفی عرفانی: هی تکرار میکنه این موضوع رو.
سهیل ارجمند: …تکرار میکنه. ما کارگردان رو داریم که میاد در تصویر خودش و هی اصرار داره که چون این داستان واقعی هست، فلان و فلان… و کلاً داستان رو تعریف میکنه ولی رو واقعیت موضوع خیلی پافشارید. این فیلم رو من چند سال پیش بهاتفاق یه دوست خیلی خوبم در بندرعباس دیدم. چرا تأکید میکنم روی بندرعباس؟ برای اینکه ما با… این دوست ما چندینبار ما رفته بودیم به جزیرهٔ قشم، جایی که لوکیشن فیلمه. خب! این فیلم که شروع شد، کپشن خونده شد، دوست ما گفت فیلم واقعی. کمی که جلوتر رفتیم… من هم هیچ اطلاعاتی راجعبه داستان پشت این فیلم نداشتم. گفتم این واقعی نیست. حالا بحثی در گرفت بین من و دوستم که من منکر واقعی بودن فیلم میشدم و ایشون استناد میکرد به کپشن اول فیلم و تأکید متعدد کارگردان که این فیلم براساس یک داستان واقعی. خب من گفتم که دوست عزیزم! مجیدجون! این جایی لوکیشنش که ما بارها رفتیم. کجا چنین چیزی ما دیدیم؟
مصطفی عرفانی: کجا روایت شده؟
سهیل ارجمند: کجا چنین داستانی هست که جنازهای رو بگیریم و فلام و اینها… دوستانی که فیلم رو دیدن، متوجه میشن منظور من چیه. خب ما میدونستیم این واقعیت نداره؛ اما برای این دوست من، درک این موضوع خیلی عجیب بود که چطور وقتی اول فیلم این ذکر شده که داستان واقعی و کارگردان هم اینقدر اصرار داره بر واقعی بودن داستان، منه سهیل ارجمند چجوری اومدم، با چه جرأتی دارم این رو رد میکنم که واقعی نیست؟ که واقعی نیست… حتی خیلی ناراحت شد؛ یعنی شاید اینکه حرفهای من میتونه منطقی باشه هم براش رفت زیر سوال. و من شب اومدم منزل و طبق معمول رفتیم توی اینترنت سرچ کردیم. مصاحبهها رو درآوردم و خوندم و دیدم که کارگران گفته بله، این داستان واقعی نیس؛ ولی همینکه من زیاد میگم در طول فیلم که این داستان واقعی، این نشان از اینه که داستان واقعی نیست.
مصطفی عرفانی: آره. اصرار بیشاز حده که داشته… آره. همین دیگه. یعنی آدم حالا توی عکس و اون روایتی که داره میشه، بعضی موقعها اون اصرار آدم رو بیشتر به شک میندازه.
سهیل ارجمند: همین. و من به دوستم این لینکها رو دادم، گفتم نگاه کن که پس حق با من بود؛ این واقعی نیست. حالا دوست من بیشتر عصبانی شده بود از… ایندفعه نه از من؛ از کارگردان. و به من میگفت سهیل آیا کارگردان اجازه داره؟ آیا این حق رو داره… خیلی محکم. …که داستانی که واقعی نیست رو بگه واقعی؟ گفتم ببین دوست من! این حق رو من نمیدونم از نظر قانونی داری میگی؟ از نظر شرعی داری میگی؟ از چه نظر داری میگی؟یا نظر شخصی…
مصطفی عرفانی: از لحاظ یه هنرمند آیا هنرمند حق دخل و تصرف توی یا واقعیت، یا حقیقت رو داره بهنظر شما؟
سهیل ارجمند: ببینید میتونه نظرات متفاوت باشه؛ ولی من فقط یه موضوع رو اشاره میکنم که در هنر، بله. هنرمند میتونه خیلی از واقعیت…
مصطفی عرفانی: دخل و تصرف…
سهیل ارجمند: فاصله بگیره. بله. و ایشون هم بعداً اومده گفته که این واقعی نیست. خب؟ پس صداقتی هم داشته. نه. یادتون میاد اول بحث من گفتم که این اتفاق واسه عکاسی افتاد که چون خیلی واقعی بهنظر میاومد، میگفتن پس این هنر…
مصطفی عرفانی: نیست.
سهیل ارجمند: نمیتونه باشه. شاید به ذهنش میاومد مثل یه دستگاه فتوکپی امروزی ما، فقط از واقعیت کپی… مصطفی عرفانی: ثبتکنندهٔ واقعیت باشه.
سهیل ارجمند: آره. کپی میکنه. صرفاً کپی و عکاس هیچ دخل و تصرفی در بهوجود آمدن این تصویر نداری؛ درحالیکه ما دلیل آوردیم که از همون ابتدا، عکاس دخالت داره در تصویر؛ هم در واقعنماییش یا عدم واقع نماییش، یا کارهای هنری که میتونه در عکس و تصویر بکنه؛ بنابراین برای این فیلم هم این…
مصطفی عرفانی: موضوع صدق میکنه.
سهیل ارجمند: دقیقاً. این یعنی ما نباید فکر کنیم که آقا حتماً یه چیزی رو واقعی داریم میبینیم یا نه، مگر میگم…
مصطفی عرفانی: مستند باشه.
سهیل ارجمند: فیلم خبری، عکس خبری و اینها که حالا همون هم…
مصطفی عرفانی: جای صحبت داره.
سهیل ارجمند: جای صحبت داره.
مصطفی عرفانی: میگم که دیگه موضوع دیگهای هستش که بخواین در موردش صحبت بکنین؟ یا… حالا من دعوت میکنم از کسایی که این ویدیو رو و صدای ما رو میشنون که اگه سوالی دارن، توی کامنتها بپرسن تا بتونیم اونجا با همدیگه بیشتر در موردش صحبت بکنیم و ببینیم که دیگه چه مطالبی که میشه در موردش صحبت کرد. ممنون آقای ارجمند که تشریف آوردید و تونستیم با همدیگه این بحث رو بکنیم. انشاءاللّه تو جلسات دیگه بتونیم با همدیگه موضوعهای بیشتری رو مطرح کنیم و بتونیم با همدیگه در موردش صحبت بکنیم.
سهیل ارجمند: خیلی ممنونم که من رو پذیرفتید و امیدوارم که این ویدیو برای دانشجویان، علاقهمندان به عکاسی، به هنر، کمی روشنگر باشه. قطعاً ما همهٔ مباحث رو نمیتونیم در این وقت کوتاه بگیم؛ ولی خوشحال میشیم که اگر بازخوردش رو داشته باشیم. دوستان پیام بدن، ببینیم که اگر کم و کسری در کار ما بوده، در کارهای بعدی انشاءاللّه که درستش کنیم و اگر سوالی هم که هست، بتونیم پاسخ بدیم.
مصطفی عرفانی: ممنون از شما. مرسی. خدانگهدارتون باشه.
سهیل ارجمند: ممنونم از شما. خوب و خوش باشید.
داستان برند دیور
دیور: سفر یک برند جهانی این گزارش به تحلیل برند «کریستین دیور» مى پردازد. در مورد حقایق اصلى تاریخ شرکت و همچنین توضیح مختصرى از آنچه در حال حاضر در این برند اتفاق مىافتد صحبت خواهد کرد. گزارشی که به جزئیات هویت برند و همچنین حقایق کلیدى در مورد مصرف
فربد جعفرپور
فربد جعفرپور متولد 1363، دانش آموخته طراحی صحنه-لباس و عکاسی تبلیغات فعالیت. خود را از سال 1378 در شاخه های هنری مانند عکاسی فیلم، طراح گرافیک، فیلمبردار، طراح صحنه و لباس در سینما و تلویزیون آغاز کرد.
علی مهاجران
علی مهاجران بیش از دو دهه در زمینه عکاسی حیات وحش فعالیت می کند. همکاری با مجلات داخلی مانند مجله کانون شکار، سرزمین ایران و همچنین نشنال جغرافی و… را در رزومه فعالیت خود دارد. انجام عکاسی گیگا به منظور ثبت و مستندسازی پوشش گیاهی ایران از مجموعه اقدامات برجسته او به شمار می رود.