آموزش در عکاسی
گفتگو با سروش کیایی
متن گفتگو مصطفی عرفانی با سروش کیایی
مصطفی عرفانی: برای عکاسی باید دانشگاه بریم یا نه؟
سروش کیایی: یک زمانی… حالا ما بحثمون راجع به عکاسی. یک زمانی نه منابعی، نه کتابی، نه اینترنتی، چیزی وجود نداشت. و اگر یک کسی میخواست مثلاً عکاسی، گرافیک، اینها، یاد بگیره، مجبور بود که بره آمو… بره دانشگاه؛ و دانشگاه محلی بود که بهصورت آکادمیک این آدم میتونست عکاسی یاد بگیرد. و خب! عکاسی میدونید که قبل از انقلاب اصلاً ما رشتهای بهعنوان عکاسی نداشتیم؛ رشتهٔ مستقل. رشتههایی مثل نقاشی و معماری و گرافیک و اینها واحد عکاسی، یک چند واحدی داشتن. اما بعد از انقلاب رشتهٔ عکاسی سال ۶۲ تأسیس میشه که زحمت شرح درس هم جناب دکتر شفائیه [01:04] میکشند و دانشگاه تهران و دانشگاه هنر این رشته رو میذاره. و از اون موقع به اینور ما بهصورت آکادمیک رشتهٔ عکاسی داریم که لیسانس عکاسی میداد. و خب! دانشگاه هنر تقریباً هر سال دانشجو میگرفت، و دانشگاه تهران یک سال در میون. اما میگم اونموقع نه اینترنت بود، نه کتابی بود. تنها کتابی که اونموقع مثلاً راجع به عکاسی بود، یک کتاب تکنیک عکاسی بود، نوشتهٔ آندریاس پاینینگر، ترجمهٔ آقای نصراللّه کسراییان؛ و واقعاً کتابی بود که یکسری مسائل فنی بود. کتابی به اونصورت نداشتیم. و هر کسی میخواست میتونست بره دانشگاه و عکاسی بخونه و یک لیسانس بگیره و بعد از اون به کار عکاسی بپردازد. اما امروزه شما ببینید که ما لیسانس عکاسی رو بعد از اینکه دانشگاه تهران و دانشگاه هنر داشتش، بعدش دانشگاه آزاد فکر میکنم، اگر اشتباه نکنم در دههٔ ۷۰، رشتهٔ عکاسی رو آورد. و اونموقعی که دانشگاه هنر و دانشگاه تهران هر کدوم ۷- ۸- ۱۰تا دانشجو میگرفتن حداکثر، یکدفعه دانشگاه آزاد ۴۰- ۵۰ نفر رو گرفت؛ و بعداً حتی رسید به حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر. بعد از اون خب حالا دانشگاههای دولتی مثل دانشگاه اصفهان، سمنان، اینها هم رشتهٔ عکاسی آوردن. الان خب حالا مثل اینکه دانشگاههای دیگهای قراره بیارن. نمیدونم حالا آوردن یا نه. مثلاً نیشابور یا نیران، یا جاهای دیگه قراره بیارن یا آوردن. و از… در کنار اون میبینیم که خیلی از دانشکدههای غیرانتفاعی یا علمی- کاربردی هم باز رشتهٔ عکاسی رو آوردن. و ما یک حجم عظیمی از فارغالتحصیلان عکاسی داریم. کمااینکه در هنرستانها هم رشتهٔ عکاسی الان چند سال پیش بود که برای تألیف کتاب رشتهٔ جدیدی که آورده بودن، به نام رشتهٔ فتوگرافیک (Photographic)، که یک چیزی تلفیقی… یعنی هم گرافیک داره، هم عکاسی داره، اینها. یعنی هنرستان هم ما داریم. حالا اون هم باز هنرستان هست و کار و دانش و… یه تقسیمبندیهایی خودشون دارن که حالا دقیق جزئیاتش و تفاوتهاش رو من نمیدونم؛ ولی میخوام بگم که یک حجم عظیمی از فارغالتحصیلان عکاسی داریم. و بعد از اون در دههٔ ۷۰ کارشناسی ارشد عکاسی رو گذاشتن که دانشگاه هنر اول داشت، بعد دانشگاه تهران آورد؛ و بعد چند سالی هست که سوره و دانشگاه نیما هم کارشناسی ارشد داره میگیره و خب اونها هم تعدادش باز بیشتر هستش. یعنی ببیند یک زمانی دانشگاه هنر نزدیک ۷- ۸ نفر ارشد میگرفت، بعد بیشتر شد که مثلاً ۱۵ نفر شد که ۷-۸تاشان شبانه بودند، ۷- ۸تاشان روزانه. خب چند سالی هم هستش که پردیس هم داره دانشجوی ارشد میگیره. یعنی یک چیزی حدود مثلاً ما ۲۰تا دانشجوی دانشگاه هنر داریم، ۲۰تا هم ارشد پردیس داریم؛ یعنی یک چیزی حدود ۴۰تا میشه. و این حجم من نمیدونم واقعاً نیاز داره یا نه! و واقعیت اینه که تمام اینها وقتی فارغالتحصیل میشن، کار آنچنانی که نیست، و فقط ازشون استفاده میکنیم بهعنوان معلم که بیان تدریس کنن و من نمیدونم سیاست حالا وزارتخونه، دانشگاهها چی؟! یعنی چی میبینند که این همه… من فکر میکنم یک تجارته؛ یعنی پول درآوردن فقط.
مصطفی عرفانی: یعنی شما میگید برای عکاسی،… حالا تعداد رو بذاریم کنار؛ یعنی ما تعداد این آدمهایی که دارن میرن دانشگاه رو بذاریم کنار، به نظر شما برای عکاسی دانشگاه رفتن بیفایدهس؟
سروش کیایی: ببین من نمیگم بیفایدهست؛ ولی میخوام بگم که ما فقط به کمیت داریم نگاه میکنیم؛ به کیفیت نگاه نمیکنیم. یعنی وقتی که دانشگاهی میاد مثلاً ۷- ۸- ۱۰تا دانشجوی لیسانس میگرفته، و ظرفیت سرویسدهی استودیوها و لابراتوارهای اینها در حدو ۱۰نفر- ۱۲نفر بوده، و الان داره مثلاً ۲۰- ۳۰ نفر میگیره، و با توجه به اینکه ظرفیت اون استودیو، لابراتوار، اینهاش رو ارتقا نداده، و با توجه به اینکه هر سال میناله دانشگاه که ما بودجه نداریم، و خب ابزار و تجهیزات و اینها فرسوده میشه،… شما خودتون میدونید وقتی که مثلاً شما یک چراغ، دوربین، ابزاری دارید و خودتون باهاش کار میکنید، این عمرش شاید ۱۰ سال- ۱۵ سال باشه؛ اما وقتی این ابزار در یک محیطی هست که عمومی و دانشجوهای مختلف میان از این ابزار استفاده میکنن، استهلاکش میره بالا. پس یک چیزی حدود ۴- ۵ سال میشه عمر اون ابزار و باید این جایگزین بشه. و من به جرأت میتونم به شما بگم، دانشگاه هنر که حالا من اونجا هستم، در طول این ۱۵ سال شما بگید یک قلم ابزاری- چیزی خریده، نخریده. یعنی هر سال منی که کارشناس فنی گروه هستم، به من میگن آقا بنویسید چی احتیاج دارید. ما لیست مینویسیم؛ میگم آقا! این ابزار رو احتیاج داریم. هزینهش مثلاً میگن یک پیشفاکتور بگیرین که حالا دیگه در این دوره و زمونه خودتون بهتر میدونید با این وضعیت دلار، هیچ شرکتی به شما پیشفاکتور نمیده. و هم فقط این رو از ما میگیرن و یک استعلامی میکنن ولی نمیخرن. و خب! نتیجتاً چه اتفاقی میافتد؟ نتیجه این میشود که شما خروجیتان آدم بیسوادی میشه. حالا اگه خیلی آدم علاقهمندی باشه، خیلی پیگیر باشه خودش، میره دنبالش یاد میگیره. و متأسفانه ما خروجی نداریم. و بعد شما یک رشتهای ببینید مثل رشتهٔ عکاسی، یک بخشیش فنی، یک بخشیش حالا نظری. حالا تو دورهٔ ارشد بیشتر رو مباحث نظری کار میشه. اما میخوام بگم که این دوتا باید در کنار هم باشه. فقط فنی شاید خیلی ارزشمند نباشه یا فقط نظری هم خیلی نه؛ اینها در کنار همدیگهس که میتونه یه نتیجه مطلوب و خروجی خوبی داشته باشه. و شما الان برید در ۱۵- ۲۰ سال اخیر عنوان و پایاننامههای دانشگاه رو چه در دورهٔ کارشناسی، و چه در کارشناسی ارشد نگاه بکنید، ۹۰٪ پایاننامهها شاید بیشتر، همهش مباحث نظری هست، و مباحث فنی بهش پرداخت نشده. با توجه به اینکه ما توی عکاسی در این چند سال اخیر تحولاتی اتفاق افتاده، یعنی بحث اومدن دوربین دیجیتال، و بعد در کنار اون حالا نرمافزارها، کامپیوتر، ابزارهای دیگه، باید اینها بهروز بشه؛ ولی ما همچنان لابراتوار دیجیتال نداریم. یعنی یک سایت که شما… کامیپوتری که مانیتورش کالیبره باشه، اسکنر داشته باشی، پیرینتر داشته باشی، و به دانشجو یاد بدیم که از این ابزار چجوری استفاده بکنی. و تو وقتی میخوای عکاسی بکنی باید دوربینت کالیبره بشه، مانیتورت کالیبره بشه، پرینترنت کالیبره بشه و بتونی یک خروجی درست ازش بگیری. به جرأت میتونم بگم ۶۰- ۷۰٪ از استادهامون هم بلد نیستن؛ چه برسه به دانشجو. و این ضعف بزرگی است و یک بحث دیگه شرح درس که باید عوض بشه. ببینید ما مثلاً الان درسی داریم، مثلاً لابراتوار رنگی ۱، لابراتوار رنگی ۲، که در قدیم اینجوری بود که…. البته الان هم همینجور داره پیش میره که بچهها با فیلم رنگی کار میکردن و میرفتن در لابراتوار با آگراندیسور و کاغذ و داروی رنگی عکس چاپ میکردن. خب! باتوجه به اینکه الان یک حقله فیلم رنگی تاریخ بالا در تهران همین هفتهٔ پیش من دیدم که مثلاً فیلم تاریخ ۲۰۲۳- ۲۰۲۴ یک حلقهٔ ۱۳۵ش از ۵۰۰هزار تومان تا ۹۶۰هزار تومن. خب! همی…
مصطفی عرفانی: همین نگاتیوهایی که…
سروش کیایی: بله. نگاتیوهای ۱۳۵ این قیمت. یعنی قیمتی که من دارم الان… امروز، پنجم شهریور…
مصطفی عرفانی: بهروز بهروزه.
سروش کیایی: … ۴۰۱ هست، مال اول شهریور ۴۰۱ هست این قیمت، به شما میگم که توی سایتی، دوستی وارد کرده با دلار… دلار ۳۰هزار تومان. ارزونترین فیلم ۴۹۹هزار تومان و گرونترینش ۹۵۹ تومان؛ یعنی یه چیزی حدود ۵۰۰هزار تومان- ۱ میلیون تومان. خب! دانشجو که نمیتونه این رو بخره. پس مجبور میشه چی؟ بره تو بازار فیلم تاریخگذشته بخره. فیلم تاریخگذشته میخره، باز داستان ظهورش رو داریم. الان ظهور رنگی هر جایی نمیکنن. چندجا هستش که انجام میدن و خب اون چند جا هم… یه زمانی مثلاً لابراتوار آریا یا کودک… مثلاً لابراتوار آریا بعضی وقتها روزی ۳بار ظهور رنگی داشت. معمولاً روزی دوبار بود، زمانهایی که شلوغ میشد، روزی ۳بار ظهور میکرد. روزی مثلاً ۱۰۰تا- ۲۰۰تا حلقه ظهور میکرد. خب! الان که اونقدر بازار نیستش، به خاطر همین دستگاه ظهورش رو هفتهای یک روز یا دو روز روشن میکنه. پس این داروش کار نمیکنه؛ تقویت نمیشه؛ کهنهس؛ پش نتیجهٔ مطلوبی نمیده. پس فیلم تاریخگذشته داریم، ظهور خوب هم که نداریم. دانشجو میاد کاغذ هم حالا با بدبختی تهیه کرده، کاغذ هم ممکنه مونده باشه، نتیجهٔ کار، نتیجهٔ خوبی نخواهد بود. یه زمانی بعد از اینکه این کلاس تموم میشد بعد مثلاً ۱۵ جلسهش، دانشجو میدیدی ۱۰تا- ۱۵تا عکس ۳۰*۲۰ خوب چاپ کرده. الان میبینی ۵تا چاپ کرده که واقعاً دوهزار نمیارزه از نظر رنگ، کیفیت؛ در نازلترین حدش. درصورتی که ما وقتی میگیم لیسانس عکاسی، این باید بهترین کیفیت رو به شما بده. خب! این باید جایگزینش چی بشه؟ باید جایگزینش بشه مدیریت رنگ در عکاسی دیجیتال؛ یعنی یک واحدی تعریف بشه که طرفی که عکاسی میکنه حالا بیاد یک خروجی درست از اون فایلی که عکاسی کرده، بتونه بگیره. اما دانشگاه این امکانش رو نداره؛ نه مانیتورش رو داره؛ نه پرینترش رو داره؛ نه معلمش رو داره؛ و این نتیجه نمیگیره. واقعیت اینه که این شرح درس باید یک بازنگری بشه و هربار هم که بازنگری شده، تا بره وزارتخونه، برگرده، اجرایی بشه، ۷- ۸ سال گذشته و دیگه ارزشی نداره با توجه به روند سرعت پیشرفت تکنولوژی. وقتی تو یه شرح درسی رو نوشتی، ۵ سال- ۶ سال- ۷ سال ازش گذشته، دوباره باید همون بازنگری بشه؛ اینه که یک خرده اینها میلنگه دیگه.
مصطفی عرفانی: توی همین موضوعی که شما گفتید، خب؟ همه قبول دارن که دانشگاهها اصلاً اون فرآیند درسی، اون سیلاوس درسی که دارن میدن، معمولاً تاریخگذشتهست. یعنی من خودم هم دیدم تو دوران تحصیل دانشگاهی، مطالبی که به ما یاد میدادن دیگه از چرخهٔ تولید و صنعت دیگه اصلاً خارج شده بود و… ولی خب باید میخوندی چون سیلاوس درسی بودش. آیا این مسئله برای مؤسسات هم حاکمه؟ یعنی الان ما مؤسساتی رو داریم که دانش روز تدریس کنن؟ یا فرآیند تجهیزاتی که دارن بهروزتر باشن؟
سروش کیایی: آموزشگاهها هم خ… ببین شاید بهروزتر باشه اما از نظر امکانات و تجهیزات، باز در مضیقعه هستن؛ به دلیل اینکه خودتون بهتر میدونید، ابزار عکاسی و لوازمش چیز ارزونی نیست. و بعد از اونور شما میبینید یکسری مؤسساتی هستن که خب حالا مجوزشون رو از ارشاد گرفتن، و خب وقتی مجوز رو ارشاد داده، یه نظارتی هست در مورد هزینهٔ کلاس. یعنی میگه آقا شما برای این کلاس میخوای ثبتنام بکنی، حداکثر مثلاً nتومنه. و شما میبینی با اون مبلغ برای آموزشگاه اصلاً صرفه نداره که بیاد مثلاً یک هزینهٔ زیادی رو برای تجهیزات حالا نورپردازی، کامپیوتر و تجهیزاتی بکنی که براش برگشتی نداره. یعنی یک کاری که اصولاً آموزش درش پول نیست. حالا یه عده دارن از این قضیه استفاده میکنن و کاسبی میکنن؛ که شما میبینید اونهایی که دارن اینجوری… و میبینید خیلی هم پول درمیارن. خیلی از چیزهایی که شما میبینید…. خیلی از آدمهایی که تو اینستاگرام زیادن، میبینید که مثلاً خودشون رو معرفی میکنند معلم عکاسی؛ نمیدونم تور میذارن؛ نمیدونم، ورکاشپ میذارن. خیلی از اینها میبینید واقعیت وقتی میرید، چیزی نداره، بیشتر… و خیلی هم خوب پول در میارن. بیشتر طرف شومن (showman)؛ یعنی چیز خاصی رو خروجی نمیده. و کمتر آموزشگاهی رو میبینیم که خروجی داشته باشه و اون آموزشگاههایی که اینجوری حالا هزینه میکنند، وقت میذارن که سعی میکنن که یک خروجی داشته باشن، واقعاً در حال ورشکستگی هستن؛ یعنی بهزور دارن چرخهٔ اون آموزشگاه رو میچرخونن. اینهایی که بهنظر من و… یه زمانی ببین من میگم هم دانشگاه درس دادم، هم تو آموزشگاه. میدونید خب توی آموزشگاه، آدمهایی که میان انگیزهشون بیشتره. برای چی؟ برای اینکه حالا ما داشتیم در دانشگاه که طرف مثلاً کد رشته رو اشتباه زده اومده یا فقط اومده بهخاطر پدر- مادرش یه لیسانس بگیره، بره. یا مثلاً یه رشتهٔ دیگهای دوست داشته. مثلاً ما داشتیم طرف سینما دوست داشته، حالا قبول نشده اومده عکاسی و خیلی دل به کار نمیده و فقط اومده یه لیسانسی بگیره و بره. اما وقتی که یکی میاد توی آموزشگاه، این حالا با یه انگیزه و یه علاقهای بوده و جدیتر، بیشتر کار میکنه و هدفه داره. اما متأسفانه در سالهای اخیر میبینیم دیگه آموزشگاهها هم اون هنرجوها رو ندارن. یعنی اگر یک زمانی توی آموزشگاهی مثلاً سر یک کلاسی مثلاً ۱۰ نفر بود، ۸ نفرشون با انگیزه و جدی بودن، الان میبینی از اون ۱۰ نفر شاید یک نفرشون انگیزه داشته باشه؛ ۹تای دیگهشون برای تفریح اومده. و گفته حالا برم ببینم چی میشه.حالا یه دوربینی خریدم، ببینم… و مسئله اینه که چون دسترسی به عکس و دوربین سهل الوصول شده، همه فکر میکنن خیلی سادهس ولی وقتی که میان و اصول پایهٔ عکاسی رو بخوان جدی یاد بگیرن، میبینن نه، حالا به اون راحتی هم… یعنی به قول معروف فقط یه دکمه فشار دادن نیست.
سروش کیایی: حالا یه چیزی که به نظر من خیلی خوبه توی این چندوقت از کرونا به بعد اتفاق افتاده، آموزش آنلاینه. حالا ما تو موضوعهای مختلف، آموزش آنلاین داریم. توی عکاسی به نظر شما این مسئلهٔ آموزش آنلاین، یک نکتهٔ مثبته؟ یا داریم یک کار غلط و بیراهی که داره گسترش پیدا میکنه؟ چی… باید حضوری عکاسی رو یاد گرفت، آنلاین هم خوبه؟ این فرایند تکنولوژی و تأثیرش توی آموزش عکاسی چطوری؟! حضوری باید عکاسی رو یاد گرفت، یا باید آنلاین این کار رو انجام داد؟ به نظر شما چطوری؟
مصطفی عرفانی: به هر حال با پیشرفت و روند تکنولوژی، ما مجبوریم به یکسری چیزها تن بدیم؛ ولی واقعیت اینه که آموزش آنلاین در مملکت ما، خیلی… چون اون زیرساختهاش رو نداره، شما با این اینترنت کندی که داری، نمیتونی کلاس درستی داشته باشی. کمااینکه حالا من تو این ۳ سالی که میگم دانشگاه درس ندادم و در دورهٔ کرونا هم بهصورت آنلاین من درس ندادم، ولی همکارهایی که بودن، مثلاً میدیدیم که مثلاً قطع میشه نمیدونم وسط کلاس. خیلی دردسر داشت. و واقعیت اینه که ببین یه درسهایی مثل عکاسی که حالا یکسریش کارگاهی هست، مثلاً شما کارگاه عکاسی… نورپردازی داری، کارگاه عکاسی تبلیغات داری، کارگاه عکاسی پرتره داری، اینهایی که کارگاههایی عملی هست، واقعیت اینه که نمیشه بهصورت آنلاین. ممکن شما بگی حالا یک جلسه- دو جلسهش رو من بهصورت آنلاین یه سری مباحث تئوری، یه سری نشون دادن عکسها، یهسری کارهاتون رو، ولی وقتی عملی هست، اینکه حالا… تازه تو آنلاین شو آقا بیای فیلم بگیری، نشون بدی و هنرجو ببینه… آخه مسئله اینه که همه توی خونهشون که اون امکانات استودیو رو ندارن؛ مجبوره بیاد تو دانشگاه یا آموزشگاه کار بکنه؛ اینه که به نظر من برای دروس کارگاهی خیلی منطقی نیست. شاید شما مثلاً میگم برای دروس نظری مثل مثلاً نقد عکس، تاریخ عکاسی، یه دروسی… حالا دروسی که تئوری هستن، شاید جواب بده ولی برای دروس کارگاهی نه. به نظرم جواب نمیده.
مصطفی عرفانی: تا حالا توی فرایند آموزشی که داریم ما، حالا اینکه من دانشگاه برم یا مؤسسه برم رو تا اینجا با هم صحبت کردیم. و اینکه آیا حضوری خوبه؟ آنلاین خوبه؟ این رو هم باهم بررسی کردیم. حالا من یه آدمی رو میبینم که حالا عکاسی رو به یه طریقی یاد گرفته بهصورت آکادمیک و داره کار میکنه حالا توی فیلد خودش. یه سری کتابها هستن که باید هر عکاسی بخونه، چه کتابی برای عکاسی لازمه که حتماً یک شخص خونده باشه؟
سروش کیایی: الان چندتا انتشارات هستن که تخصصاً کتابهای عکاسی چاپ میکنن؛ مثل مثلاً نشر پرگار هست، نشر حرفه هنرمند یا حرفه نویسنده، و… حالا دارن؛ هم کتابهای فنی دارند، هم کتابهای نظری دارند. البته حرفه نویسنده و حرفه هنرمند بیشتر مباحث نظری عکاسی بهش میپردازه. یا حتی مثلاً نشر چشمه هم چندتا کتاب راجع به عکاسی داره. ولی خب مثلاً حالا میگم این سهتا انتشارات تخصصاً عکاسی کار میکنند. و تقریباً میتونم بگم انتشارات پرگار سالی ۳-۴تا کتاب با توجه به شرایط نشر که کاغذ بسیار گرون شده و شرایط بسیار سختی، باز به هر حال آقای کمالی تلاش میکنه که سالی ۲- ۳تا کتاب رو چاپ بکنه؛ و به نظر من این ارزشمنده. و کسی که عکاسی خونده و علاقهمند به عکاسی، بهتره که هم تو مباحث نظری مطالعه داشته باشه، هم تو مباحث فنی. اینکه حالا یکی بگه که من اصلاً مباحث نظری دوست ندارم، فقط فنی؛ یا برعکس؛ یکی فقط مباحث نظری باشه و فنی هیچ چی بلد نباشه، به نظر من خیلی خوب نیست؛ چون حتی اون آدمی که تو مباحث نظری هم داره کار میکنه، به هر حال وقتی میخواد یه پروژهای رو عکاسی بکنه اینها، اگر که مباحث فنی رو ندونه، اون چیزی که تو ذهنش هست رو نمیتونه ثبت بکنه و به نتیجه برسونه. به نظر من مطالعهاش در هر دو زمینه ضروری.
مصطفی عرفانی: تو خیلی از حرفهها داریم که شما بهعنوان یه متخصص باید تو طول سال یک تایمی و یک زمانی دوره ببینید. یا خیلی از مدارک یک تاریخ انقضاء دارن؛ یعنی مثلاً میگن آقا شما فلان مدرک رو که گرفتی، سه سال- پنج سال اعتبار داره و بعد اون تاریخ، دیگه اعتبار نخواهد داشت. یکی اینکه آیا ما چنین مسئلهای رو توی عکاسی داریم؟ و موضوع دیگه، یک عکاس بهتره در طول سال چقدر آموزش ببینه؟ حتی کسی که حالا اون مدرک دانشگاهیش رو گرفته؛ حتی تونسته بهترین آموزشها رو ببینه و داره الان کار میکنه. آیا ما الان این بروزرسانی اطلاعات رو توی عکاسی داریم؟ یا بهتر هستش که یک عکاس در طول سال دورهای بره یا نه؟
سروش کیایی: باتوجه به روند پیشرفت تکنولوژی قطعاً این لازم هست. کمااینکه ما داریم اساتیدی که مثلاً قدیمی هستن و اصلاً با دوربین دیجیتال کار نکردند و خیلی کم اطلاعات دارن. خب قطعاً این آدمها باید یک دورهای ببینند که با دوربین دیجیتال آشنا بشن، با تکنولوژی. و شما همین دوربینهای دیجیتال هم نگاه بکنید در پونزده سال اخیر چقدر تغییر کرده و چقدر پیشرفت کرده! قطعاً این دورهها… یا شما حتی تو آموزشوپرورش هم نگاه بکنی برای معلمها هرچند وقت یکبار یک دورهٔ بازآموزی ادارهٔ آموزشوپرورش میذاره که این معلمها با روش تدریس آشنا بشن؛ یا مثلاً… بههرحال بهروز بشن. قطعاً این هم در عکاسی یا رشتههای دیگه لازم هست؛ اما متأسفانه اجرا نمیشه.
مصطفی عرفانی: حالا این دورهٔ آموزشی رو بهتره که برن مؤسسهای یا اصلاً ما یه استاندارد بینالمللی داریم برای چنین چیزی که بگه آقا مثلاً شما این سرتیفیکیت یا این تأییدیه رو میگیری که توی امسال مثلاً اینقدر ساعت دورهٔ آموزشی دیدی. مثلاً ما واسه مدیریت پروژه یه دونه انجمن و ان استودیو بینالمللی هستش، PMP، که میاد شما باید کلاسهای مورد تأیید اون رو بری تا به شما این صلاحیت رو بده که مثلاً یک پروژه رو بتونی مدیریت بکنی. ما آیا یک استاندارد بینالمللی یا یک انجمن بینالمللی داریم که چنین چیزی رو بتونیم ازش اخذ کنیم که آقا این دوره رو رفتی؟ این مدارک رو تونستی توی امسال بگیری؟
سروش کیایی: ببینید من این رو دقیقاً اطلاعی ندارم در رابطه با عکاسی؛ ولی من فکر میکنم که مثلاً این فوتوکینهایی که برگزار میشد هر دو سال یکبار در آلمان، بههرحال قاعدتاً مثلاً وزارت علوم باید از هر دانشگاهی یکی- دوتا از اساتید رو میفرستاد در فوتوکینها که با تکنولوژی روز آشنا بشن. و قطعاً خب کمپانیها مثل مثلاً کمپانی برون کالر (brown color)، نمیدانم هنسل یا کمپانیهایی که نور تولید میکنند یا دوربین تولید میکنن، یا لوازم عکاسی تولید میکنن، قطعاً میتونه دورههایی رو دارن که میتونن یه عده برن اونجا، این دورهها رو حالا بهصورت هفتگی، ماهانه… مثلاً یک دوره رو یک ماه بره مثلاً در اون شرکت ببینه و بعد برگرده. و خب این آدم میتونه بهروز باشه و اطلاعاتی که راجع به مثلاً دوربین فیزوان هست، چراغهای جدید برون کالر (brown color) هست، اینها رو بدونه. یا مثلاً شکلدهندههای جدیدی که برون کالر ساخته رو بدونه در نورپردازی و خب قطعاً بهدرد هم خودش، هم دانشجو میخوره و بهروز خواهند بود. ولی متأسفانه چنین چیزی وجود نداره.
مصطفی عرفانی: حالا ما در مورد اینکه آموزش تو دانشگاه، تو مؤسسات، به چه نحوی هستش، با همدیگه صحبت کردیم. یک جوون حالا توی سن هیجدهسالگی، سن بیستسالگی و به عکاسی علاقهمنده و میخواد که این حرفه رو حالا یا بهعنوان شغلش انتخاب کنه، یا بهعنوان یک تفریحه، یا یک تفریح جدی. شما پیشنهادتون چیه که این فرایند آموزشیش رو چطوری طی بکنه که بتونه در نهایت بعد گذروندن حالا اون دورههای آموزشی که شاید چند سال هم طول بکشه، هم خودش از آموزشش رضایت داشته باشه، هم دیگران اون را بهعنوان یک شخصی که تو کارش مهارت داره، تخصص داره بشناسند، چه راهی بهتر هستش که طی بکنه؟
سروش کیایی: الان جوری شده که جوونها میخوان خیلی زود به نتیجه برسن و فکر میکنن که مثلاً میگم، اگر که یک کلاسی، یک دورهٔ مثلاً دو ماهه برن ببینن، به اون پلهٔ آخر یا اون نهایتی رو که حالا توی ذهنشون هست میرسن و صبر و حوصله و پشتکارشون خیلی کم شده. من همیشه تو کلاسهای نورپردازیم به هنرجوم میگم، میگم آقا تو اگر اومدی این کلاس، من بهعنوان معلم، حدود بیستدرصد، نهایتاً سیدرصد نقش دارم. هفتاد- هشتاد درصد بستگی به توی هنرجو داره که تمرین کنی، پیگیر باشی، و کار بکنی. متأسفانه ببین مثلاً یه درسهای کارگاهی مثل همون پرتره، تبلیغات، نورپردازی، اینها طرف میاد سر کلاس آموزش میبینه. خب ما هم یهسری معمولاً کلاسها هفتهای یک روزه. کلاسهای حالا معمولاً کلاسهای موسیقی، طراحی، نقاشی یا عکاسی، نورپردازی، اینها هفتهای یک روزه و یک هفته طرف فرصت میذاره که اگر تکلیفی رو ما دادیم، توی این یک هفته بره انجام بده؛ بعد بیاره به قول معروف مشقاش رو خط بزنیم. ولی متأسفانه هنرجو میره هفتهی بعد میاد، بعد میگیم که خب! عکس گرفتی؟ و نگام میکنه میگه وقت نکردم. خب این قطعاً نتیجهای نخواهد گرفت چون اگر با همین تئوری باشه، خب چه کاری که بیاد سر کلاس؟ امروزه اینترنت، و یوتیوب، و کتاب و اینقدر چیزهایی هست که طرف میتونه خیلی راحت از روش آموزش ببینه. اما وقتی میای سر کلاس برای اینکه حالا این آموزش رو دیدی؟ رفتی کار کردی؟ اومدی؟ یکسری سوال داری، یکسری اشکال داری، نشون بدی، برطرف بشه. و وقتیکه حالا… یه عده هستن که مثلاً حالا میگیم اینها کار میکنه. میره عکس رو میگیره میاره، نگاه میکنه میگه آقا این اینجاش ایراد داره. این جاش، اینجوری. اینجا رو اینجوری بکنی، درست میشه، اینها. و میره دیگه ولش میکنه، درصورتیکه باید برگرده و همون رو دوباره اصلاحش بکنه. اگر اصلاحش نکنی که فایدهای نداره. اینه که متأسفانه جوونها خیلی دوست دارن که زود به نتیجه برسن ولی این کار یک کم صبر، و حوصله، و پشتکار و تمرین و کار میخواد؛ اینجوری نیستش که با دو جلسه کلاس رفتن، همه چیز تموم بشه.
مصطفی عرفانی: تو فرایند تحصیل عکاسی، حالا هم دانشگاه مدرک میدن، هم مؤسسات مدرک میدن، هم خیلی از این پکیجهای آموزشی آنلاینی که خیلیها دارند ارائه میکنند، مدرک میدن؛ و خیلی از دانشگاههای خارج، خیلی از آموزشگاههای خارج هم مدرک میدن. حالا میگن مدرکگرایی خوب نیستش که حالا من که داریم الان باهم صحبت میکنیم هم طرفدار مدرکگراییم، هم طرفدار غیرمدرکگرایی هستم. توی عکاسی این مسئلهٔ مدرک چقدر اهمیت داره؟ یعنی اینکه من بگم آقا من لیسانس دارم، فوق لیسانس دارم، مدرک فلان مؤسسه رو دارم، حتی فلان کالج خارج رو دارم، واسه جامعهٔ عکاسی ما آیا مهم هست یا نه؟
سروش کیایی: من خودم اصلاً اعتقادی به مدرک ندارم؛ بهخاطر اینکه خیلی از آدمهایی که مدرک دارن دیدیم سواد ندارن؛ و برعکسش، آدمهایی که مدرک ندارن کار بلدن و سواد دارن و کار میکنن. اینه که خیلی اعتقادی به داشتن مدرک نیستم. اما متأسفانه همه دنبال همون مدرک هستن. حتی تو آموزشگاهها هم شما دقت بکنید، اگر یک آموزشگاهی مدرک بده، ولی کلاسهاش نمیگیم مثلاً بد باشه، ولی کلاسهاش معمولی باشه، میبینید مخاطب بیشتری اونجا میره تا یک آموزشگاهی که مدرک نمیده اما معلم خوب داره، امکانات خوب داره، سرویسدهی خوب داره و خروجی از نظر کاری بهتری داره، خیلی رونقی نداره نسبت به اونی که مدرک میده. متأسفانه این قضیه هست و همه دنبال اینن که مثلاً یه مدرکی داشته باشن و… من مدرک فلانجا رو دارم. درصورتی که من میگم خیلی دیدم که طرف یه عالم مدرک داشته ولی هیچ کاری بلد نبوده. اما متأسفانه خب سیستم اینجوری میطلبه؛ یعنی شما حتی برای تدریس توی دانشگاه هم اگر مدرک داشته باشی، میتونی درس بدی ولی اگه کار بلد باشی و مدرک نداشته باشی، نمیتونی درس بدی. کمااینکه ما بوده خیلی وقتها کسانی بودن که طرف مثلاً لیسانس داشته ولی بسیار کاربلد بوده و برای اون درس خیلیخوب بوده، اما چون حالا فوقلیسانس نداشته، نتونستیم دعوتش بکنیم برای تدریس؛ اینه که این قضیه وجود داره.
مصطفی عرفانی: واسه سخن پایانی موضوعی هستش که بخواین در موردش صحبت بکنید یا حالا توی گفتگومون جا افتاده باشه، بخواهیم صحبت بکنیم در موردش؟
سروش کیایی: یک رشتههایی مثل عکاسی، نقاشی، گرافیک، اینها، چیزهایی نیستند که دانشگاه به ما چیزی یاد بده. یعنی واقعیت اینه که دانشگاه شما برید نگاه بکنید، در طول این سالها هنرمند بیرون نداده. ممکنه از نظر حالا تکنیکی و فنی و اینها یک مقدار طرف کار یاد بگیره اما اینکه بخواد خلاقیت رو یاد بده، نه. خلاقیت و اون ذات هنری یه چیزی که باید تو نهاد اون طرف باشه. حالا دانشگاه میتونه کمک بکنه. دانشگاه کمکش هم بیشتر به نظر من اون ارتباطات و آشنا شدن با یهسری اساتید و یهسری موقعیتهاست که میتونه مؤثر باشه.
مصطفی عرفانی: ممنون آقای کیایی. دعوت من رو پذیرفتین، تشریف آوردین. امیدوارم که این گفتگوها باعث بشه که جامعهٔ عکاسی ما بتونه اون کیفیت خودش رو بالاتر ببره و بتونیم دریچههای جدیدی از عکاسی رو تو همین گفتوگوها با هم باز کنیم.
سروش کیایی: خیلی ممنون از شما، از دعوتتون. شما لطف دارید. من هم امیدوارم که این اتفاق بیفتد.
مصطفی عرفانی: ممنون از شما. مرسی. خدانگهدارتون.
سروش کیایی: ممنون. سلامت باشید. خدانگهدار.
داستان برند دیور
دیور: سفر یک برند جهانی این گزارش به تحلیل برند «کریستین دیور» مى پردازد. در مورد حقایق اصلى تاریخ شرکت و همچنین توضیح مختصرى از
فربد جعفرپور
فربد جعفرپور متولد 1363، دانش آموخته طراحی صحنه-لباس و عکاسی تبلیغات فعالیت. خود را از سال 1378 در شاخه های هنری مانند عکاسی فیلم، طراح گرافیک، فیلمبردار، طراح صحنه و لباس در سینما و تلویزیون آغاز کرد.
علی مهاجران
علی مهاجران بیش از دو دهه در زمینه عکاسی حیات وحش فعالیت می کند. همکاری با مجلات داخلی مانند مجله کانون شکار، سرزمین ایران و همچنین نشنال جغرافی و… را در رزومه فعالیت خود دارد. انجام عکاسی گیگا به منظور ثبت و مستندسازی پوشش گیاهی ایران از مجموعه اقدامات برجسته او به شمار می رود.