عکاسی حیات وحش

گفتگو با علی مهاجران

ویدیوکست عکاسی تبلیغاتی را ببینید و بشنوید...

متن گفتگوی مصطفی عرفانی با علی مهاجران

مصطفی عرفانی: علی مهاجران خوش اومدی به ویدئوکست در باب عکاسی.

علی مهاجران : سلام.

مصطفی عرفانی: توی سالیان اخیر که حالا استفاده از دوربین‌های دیجیتال و حالا موبایل‌ها خیلی متداول شده حالا خانواده‌ها و عکاسان آماتور خیلی علاقه‌مند هستن که توی حوزۀ پرنده‌نگری فعالیت بکنن و می‌بینیم که خیلی قشر زیادی روزهای تعطیل، آخر هفته‌ها یا یه تایمای خاصی توی سال برای عکاسی از پرنده‌ها می‌رن و پرنده‌ها یه قشری، یه قسمتی از جامعۀ حیات وحشو تشکیل می‌دن. حالا توی این سالا شما خیلی فعالیت‌های گوناگونی داشتین. یه تعریفی اولاً در مورد عکاسی حیات وحش که ما چه نوع عکاسی رو عکاسی حیات وحش می‌دونیم؟ هر عکسی رو ما بگیریم، از طبیعت بگیریم بهش می‌تونیم کلمۀ عکاسی از حیات وحش اطلاق بکنیم یا نه؟

علی مهاجران : اسمش رو خودشه، عکاسی از حیات وحش. حیات وحش یعنی گونه‌های جانوری، گیاهی، کلاً گونه‌هایی که توی محیط طبیعی و محیط زندگی خودشون هستن می‌شن گونه‌های حیات وحش. هر عکسی هم از اینا ثبت بشه می‌شه عکس مربوط به حیات وحش. حالا اینکه عکاس حیات وحش تعریفش چیه؟ حالا شما یه اشاره‌ای کردین به اینکه مثلاً یه عده‌ای پرنده‌نگر هستن، آماتور هستن عکاسی می‌کنن اینا هرکدومشون یه سری قرارداد و قاعده و تعریفیه که ما براش تعریف کردیم ولی خلاصۀ مطلب: هر عکسی که از یک جانور وحشی گرفته بشه می‌شه یه عکس حیات وحش. این جانور وحشی ممکنه یه پروانه‌ای باشه که تو محیط شهری داره عبور می‌کنه شما ازش عکس می‌گیرین، می‌تونه یه خرس باشه، می‌تونه یه یوزپلنگ باشه، می‌تونه یه آهو باشه، می‌تونه یه گورخر باشه، می‌تونه هر پرنده‌ای باشه. اینا می‌شن حیات وحش.

مصطفی عرفانی: حالا یه… این روزها حالا من… خیلیا می‌گن آقا وقتی می‌خوای عکاسی حیات وحش بکنی باید لنز 600 داشته باشی، 800 داشته باشی. این تجهیزات جایگاهش توی عکاسی حیات وحش چطوریه؟ تجهیزات خاصی نسبت به سبکای دیگۀ عکاسی می‌خواد و اونا چیا هستن؟

علی مهاجران : ببینید تو… کلاً توی عکاسی، نه فقط عکاسی حیات وحش، خصوصیت و موقعیت و شرایط در حقیقت تجهیزات ما رو تعریف می‌کنه که چه نیازی داریم. مثلاً ما الان توی استودیو دارین تصویر می‌گیرین شما برای این مصاحبه یه نیازهایی دارید. دوربینی می‌خواهید که مثلاً تو این شرایط نوری خوب جواب بده، نور لازم دارید، نمی‌دونم این میکروفونو برای صدا نیاز داریم، لنز می‌خواهیم. اینا همه‌شون این شرایط رو اینجا دیکته کرده برای این کار. تو عکاسی حیات وحش هم همین‌طوریه؛ شرایطی که شما توش می‌خواهید عکاسی بکنید نوع تجهیزاتتون رو مشخص می‌کنه که چی نیاز دارید. کنار اون قضیه، تجربه و مهارت شما که اینکه چطوری بتونید به سوژه‌تون نزدیک بشین، چقدر فاصله‌تونو بتونید کم بکنید نیازتونو با اون موردی که شما اشاره کردید تعریف می‌کنه. اگر من توان این رو ندارم که خیلی به گونه نزدیک بشم خب طبیعتاً نیاز به لنزی دارم که بتونه از فاصلۀ بیشتری عکاسی بکنه یا نه، اگر می‌خوام خیلی به یه گونه نزدیک بشم مثلاً ماکروگرافی بکنم اون موقع نیاز به لنزی دارم که اجازه بده برم تو فاصلۀ خیلی کمی از این قرار بگیرم. بنابراین باز خیلی دقیق من نمی‌تونم خدمت شما بگم یک، دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت، هشت، اینا تجهیزات عکاسی حیات وحش هستن ولی به‌صورت کلی می‌شه در موردش صحبت کرد. خب ما داریم می‌گیم عکاسی حیات وحش؛ یعنی باید بریم تو محیط طبیعی، تو محیط وحشی، تو محیط غیر از محیط آتلیه، استودیو، خونه، نمی‌دونم، شهر. از این محیط… از محیط نرمال زندگی خودمون باید خارج بشیم برای این مدل عکاسی. خب با شرایط طبیعی و جوی درگیر می‌شین شما تو این حالت. گردوغبار داریم، خیس‌شدن داریم، رطوبت داریم و… بنابراین نیاز به تجهیزاتی دارید که یه مقدار در این شرایط بهتر کار بکنن، کمتر صدمه بخورن. خوشبختانه تو ایران تنوع جانوری خیلی زیاده. متأسفانه تو ایران تنوع جانوری خیلی زیاده. خوشبختانه‌ش از نظر طبیعت و حفاظتش دارم می‌گم که خیلی خوبه ما این‌همه حیوون متنوع داریم، متأسفانه‌ش از نظر هزینۀ عکاسی حیات وحش می‌گم؛ چون شما به range متنوع‌تری از تجهیزات برای این کار نیاز دارید. یعنی کارتون با یه دوربین و یه لنز الزاماً…

مصطفی عرفانی: یعنی باید یه جورایی این‌طوریه که ما سبک و رستۀ کاری‌مونو مشخص کنیم. بعد بر اساس اون بیایم یه سری تجهیزاتی تأمین بکنیم. حالا شما فرمودین که یه سری ابزارها بتونن توی اون شرایط آب‌وهوایی دووم بیارن. آیا این‌طوریه که لنزهای مخصوصی می‌زنن که تو شرایط سخت‌تر بتونه کار کنه؟ یا اصلاً از ابتدا یه سری لنزای تِله یه‌خرده مقاوم‌ترن نسبت به شرایط؟ چطوریه؟ یعنی لنزها و رستۀ ابزاری متفاوتی از ابزارهایی که ما داریم استفاده می‌کنیم داره؟

علی مهاجران : تمام تولیدکننده‌های تجهیزات عکاسی، چه تولیدکننده‌هایی که لنز به تنهایی تولید می‌کنن یا اونایی که لنز و بدنه تولید می‌کنن، من برای اینکه وارد دعوای قدیمی نشم که کدوم بهتر از کدومه اسم نمی‌برم از کدومشون ولی همه‌شون، توی range تولیداتشون اگر یه کمپانی‌ای بدنه تولید می‌کنه توی بدنه‌هاش بدنه‌هایی هستن که مقاومت بیشتری به، در مقابل گردوغبار دارن. توی لنزاش، لنزاشو مثلاً میاد یه لنزی می‌سازه مثلاً می‌گه این لنز تِلۀ فلان. این لنز توی سه مدل ساخته می‌شه، توی دو مدل ساخته می‌شه. یه مدلش ارزون‌تره، بدنه ضعیف‌تره، یه مدلش گرون‌تره، بدنه بهتره. خب اون طبیعتاً اونی که گرون‌تره مقاومت بیشتری داره حالا منهای اینکه sharpness بیشتری داره، لنز سریع‌تریه معمولاً و لنز بهتریه، بنابراین اون انتخاب معقول‌تریه. ولی حالا الان مخصوصاً امروزه‌روز بالانس ایجادکردن بین بودجه‌ای که شما برای تجهیزاتتون می‌خواهید داشته باشید و خروجی‌ای که از اون تجهیزات می‌گیرین خب کار بسیار سخت‌تری می‌شه.

مصطفی عرفانی: حالا ما توی عکاسی منظره یا landscape موضوعایی مثل گلدن تایم داریم؛ یعنی مثلاً می‌گن آقا اول صبح یا مثلاً قبل غروب آفتاب اون گلدن تایماییه که شما می‌تونین بهترین عکس‌های landscape و طبیعتتونو بگیرین. واسۀ عکاسی حیات وحش هم ما یه همچین موردی رو داریم؟ یعنی بگیم آقا مثلاً تو یه تایمی برو عکاسی. چون حیوانات و حیات وحش خیلی در اختیار ما نیستن. چه جوری می‌شه با این شرایطِ حالا زمانی دست‌وپنجه نرم کرد که بشه یه تصویر ازشون گرفت؟ یعنی باید اینا رو دنبال کنیم؟ این غلبه بر زمان و نور توی عکاسی حیات وحش چطوری اتفاق می‌افته؟

علی مهاجران : تو عکاسی حیات وحش خلاصه‌ش اینه که آنچه همه خوبان دارن ما یه‌جا داریم؛ یعنی تمام این موضوعا وجود داره. اصلاً شما شاخه‌ای تو عکاسی ندارین، من حداقل سراغ ندارم که نور توش تأثیر نداشته باشه و نور خوب و نور مناسب تعریف نشه توش. تو عکاسی حیات وحش هم تعریف می‌شه ولی این میاد کنار یه سری پارامتر دیگه قرار می‌گیره که کارو یه‌ذره پیچیده‌تر و سخت‌تر می‌کنه. اجازه بدید اول یه‌ذره در مورد خود عکاسی حیات وحش بیشتر صحبت کنیم که اصلاً چه فضایی رو، در مورد چه فضایی داریم بحث می‌کنیم.

مصطفی عرفانی: بله.

علی مهاجران : ماها به‌عنوان عکاس، عکاس طبیعت و عکاس حیات وحش هر دو تاش، بارها و بارها این جمله رو می‌شنویم که خوش به حالتون می‌رید تو دل طبیعت. از دور خیلی زیباست. هم اون حس adventure رو می‌ده، هم اون حس ماجراجویی رو می‌ده، حس سفر همه‌ش سفر، همه‌ش طبیعت، از این جنگل به اون کویر، از این کویر به اون تالاب، از اون تالاب حاشیۀ این دریا، از حاشیۀ این دریا نوک اون کوه، از نوک اون‌یکی کوه برو تو دشت فلان. خیلی جذابه ولی پشت این جذابیتی که توی این… جذابه ها! در اینکه جذابه اصلاً شکی نیست ولی پشت این کلی ماجراهای دیگه وجود داره. یکی اینه که شما برای اینکه یه عکاس حیات وحش باشید خب باید خیلی از… خیلی این کار رو باید تکرار بکنید. بعضی وقتا یه عکاس حیات وحش پیش میاد تو یه سال مثلاً 200، 250 روز مجبوره سفر کنه. خود این به‌تنهایی کار ساده‌ای نیست. کاریه که انرژی زیادی می‌خواد، خلق‌وخوی منفاوت‌تری یه مقدار طلب می‌کنه. بنابراین کسایی که عکاسی حیات وحش می‌کنن هم باید به این کار خیلی علاقه داشته باشن، هم اینکه بتونن با این شرایط کنار بیان. خیلی راحت نیست. حالا شاید با مثال بتونیم بهتر در موردش صحبت بکنیم. چالش اصلی و اولیه تو عکاسی حیات وحش اینه که شما یه حیوون رو پیدا بکنید، ببینیدش و بتونید بهش نزدیک بشین. تازه از اونجاس که شروع می‌شه که من چطوری از این تصویر بگیرم. چه تصویری بگیرم. چه جوری عکس خوبی بگیرم یا حتی فیلم خوبی بگیرم. خیلی این دو تا حوزه با همدیگه تا این نقطه با همدیگه خیلی نزدیکن. توی ایران… من در مورد ایران می‌خوام الان صحبت بکنم. …به‌صورت عام حیوانات انسان‌گریزن؛ یعنی به‌راحتی به شما اجازۀ نزدیک‌شدن نمی‌دن. بنابراین خود این موضوع چالش کوچکی نیست. نیاز به چی داره؟ نیاز به زمان داره. نیاز به یه سری اطلاعات داره که شما کِی، کجا، چطور، به چه حیوانی چطوری نزدیک بشید. یه بخش دیگه‌ش اینه که خب زمان باید برای این کار بگذارید. دارم عکاسی حیات وحش با نگاه عکاسی حیات وحش حرفه‌ای صحبت می‌کنم. منظورم از حرفه‌ای این… شما خیلی خوب اینو می‌دونید ولی من اجازه می‌خوام که تکرار کنم. همیشه وقتی تو گوش ما می‌شنویم که یکی عکاس حرفه‌ای پرتره‌س، عکاس حرفه‌ای حیات وحشه، عکاس حرفه‌ای معماریه یا هر شاخۀ دیگه، ته ذهنمون می‌گیم یعنی یه عکاسِ خیلی خوب حیات وحشه، عکاسِ خیلی خوب پرتره‌س. حرفه‌ای این رو تداعی می‌کنه. در صورتی که به‌واقع اینه که حرفۀ اون شخص عکاسی حیات وحشه. وقتی حرفه‌ش عکاسی حیات وحش باشه می‌شه عکاس حرفه‌ای. هیچ ربطی به مهارت و توانایی‌ش نداره. غیر از اون می‌شه عکاس آماتور. بسیاری از عکاس‌های بزرگ حداقل تو حوزۀ حیات وحش آماتورن. یعنی درآمدشون از محل عکاسی حیات وحش نیست ولی عکاسی حیات وحش می‌کنن، خیلی خوب عکاسی حیات وحش می‌کنن و جزو بهترینان. تو ایران زیاد داریم این‌طوری. تو ایران از دنیا بیشتر داریم این‌مدلی. بنابراین وقتی من می‌گم حرفه‌ای منظورم عکاسیه که می‌خواد درآمدش از محل عکاسی حیات وحش باشه. الزاماً این رو عکاس خوب یا عکاس بدی نمی‌کنه. من تونستم 20 سال عکاس حرفه‌ای حیات وحش باشم، بیشتر از 20 سال. این به معنی این نیست که عکاس خوبی‌ام. 20 سال تونستم از این کار درآمدی داشته باشم. با این تعریف… این پرانتزه رو اینجا ببندیم، با این تعریف خدمتتون می‌گم. کسی که می‌خواد به‌صورت حرفه‌ای این کار رو انجام بده باید بتونه یه گنجینۀ عکسی داشته باشه. چرا؟ چون اون چیزی که در این حرفه قابل ارائه است و قابل فروشه و قابل معامله‌کردنه… چون هر شغلی در حقیقت می‌رسه به این نقطه دیگه که من یه کاری می‌کنم، یه خدماتی می‌دم، چیزی تولید می‌کنم یا هر کاری که می‌کنم باید بتونم اینو در اختیار کس دیگه‌ای قرار بدم در مقابلش چیزی رو دریافت بکنم. این اون خلاصۀ حرفه‌س. وقتی با نگاه حرفه‌ای به عکاسی حیات وحش نگاه می‌کنیم داشتۀ من‌به‌عنوان یه عکاس حرفه‌ای، منِ نوعی به‌عنوان یه عکاس حرفه‌ای اون گنجینۀ تصویرامه. خب جمع‌کردن اون گنجینه کار زمان‌بریه. این یه چالش شروع شد اینجا. من اگر عکاسی معماری… این حرف من اصلاً به این معنی نیست که این کارها کار ساده‌تری‌ان ها، فقط مثالای ملموس می‌خوام بزنم. اگر می‌خوام عکاسی مثلاً از برج آزادی عکاسی بکنم لازم نیست دنبال برج آزادی بگردم. می‌دونم کجاس، جاش مشخصه، فرار نمی‌کنه، قابل دسترسه و اون موقع هست می‌تونم به این فکر کنم که خب چه ساعتی از عکاسی، از برج آزادی، چه فصلی از سال این کارو انجام بدم. اینا سؤالاییه که بعد از اون میاد. حالا فکر کنید برج آزادی یه چیزی باشه که همیشه در حال دویدن این‌ور اون‌وره. این می‌شه عکاسی حیات وحش. بعد برج آزادی هم نیست که همه بشناسنش، همه در موردش اطلاعات داشته باشن. مثلاً می‌خوام در مورد خزنده‌ها اطلاعات بگیرم، منابع اطلاعاتی آدمایی که می‌تونن کمک کنن خب خیلی محدودتر می‌شه. می‌خوام در مورد مثلاً یه چهارپا این کارو انجام بدم باز اون دایره کوچک‌تر می‌شه. می‌خوام در مورد مثلاً پرنده این کارو انجام بدم باز منابعم یه‌ذره… حالا تو پرنده‌ها منابع یه‌ذره بهتر خواهد بود. تمام اینا یه چالش، یه چالش کوچیک دیگه، یه چالش کوچیک دیگه، یه چالش کوچیک دیگه، اینا می‌شینن کنار همدیگه. کسی می‌تونه بشه عکاس حیات وحش که بتونه با این چالش‌ها سروکلّه بزنه دیگه. اینا زمان می‌خواد. یعنی اگر من امروز برم توی بازار یه دوربین خیلی خوب به‌قول اون صحبت اولی که کردیم یه لنز 800 بگیرم، یه بدنۀ درجه‌یک بگیرم و یه مجموعه‌تجهیزات بگیرم برم تو طبیعت وایسم حیوون نمیاد سراغ من. من باید برم سراغ حیوون. بنابراین باید یاد بگیرم چطوری این کارو انجام بدم. یه کتابی چند سال پیش چاپ شد خیلی کتاب… کتاب دوست خیلی خوبم آقای موسوی، آقای بابک موسوی. توی کتابش اومد یه کار جدیدی کرد؛ عکس حیوونا رو گذاشت، معرفی‌شون کرد، دیتاشونو نوشت، بعد یه سری اطلاعاتم داد که مثلاً این حیوونو کجاها می‌شه پیدا کرد. خیلی حرکت خاص و خوبی بود و کمک بسیار بزرگیه برای کسی که می‌خواد امروز شروع کنه بره مسیر عکاسی حیات وحش رو بگذرونه. خب عملاً داره از یه تجربۀ بیست و چند سالۀ این‌طوری کنار کارش استفاده می‌کنه. تو ایران قبل از این ما منبعی به این شکل نداشتیم. اونم به هر حال منبع جامعی نیست ولی به هر حال یه اون گام اولیه که خیلی خوبه و فکر نمی‌کنم دیگه تکرار بشه. بخوام صادقانه بگم من خودم هیچ‌وقت این کارو نمی‌کردم، اصلاً بهش فکر نکرده بودم. {خنده} شاید مثلاً کسی بیاد بپرسه از چیزایی که آدم می‌دونه اطلاعات بده ولی اینکه بیام مدون کنم در قالب یه کتاب ارائه‌ش بدم نه، هیچ‌وقت بهش فکر نکرده بودم. شایدم دیگه کسی این کار رو تکرار نکنه. بنابراین دوباره این… هی پرانتز داریم باز می‌کنیم دیگه. {خنده} دوباره این پرانتزه رو ببندیم برگردیم به خود موضوع عکاسی حیات وحش. کسی می‌شه عکاس حیات وحش که بتونه استمرار داشته باشه. چرا باید استمرار داشته باشه؟ چون باید بتونه این گنجینه رو پر بکنه. ما بیشتر از 500 تا گونه پرنده تو ایران ثبت‌شده داریم. اگه یکی بتونه، بتونه بدون توقف عکاسی بکنه چند سال فقط وقت می‌خواد این 500 تا رو بشمره. می‌دونید؟ شما… شما 500 تا اسمو تکرار بخواهین بکنید یه روز طول می‌کشه. برید تو جاهای مختلف کشور پیداش بکنید، تو شرایط مختلف فقط ببینیدش و یه فریم ثبت بکنید سال‌ها ممکنه زمان نیاز داشته باشه. حالا اون فریمه بخواد تبدیل بشه به یه عکس خوب این زمانه هی بزرگ‌تر می‌شه، اون بازۀ زمانه بزرگ‌تر می‌شه، بزرگ‌تر می‌شه، بزرگ‌تر می‌شه. اول هم گفتم خوشبختانه و متأسفانه زیاد داریم گونه، اینجا هم همینه. حیوونای خیلی زیادی هستن که می‌شه ازشون عکس گرفت ولی خیلی زیادن. زمان هم می‌خواد و معمولاً وقتی شما این کار رو شروع می‌کنید تو شروع سرعت ثبت گونه‌هاتون زیاده. بعد یواش‌یواش این سرعته کم می‌شه، کم می‌شه، کم می‌شه. چرا؟ چون می‌رسین به اونایی که پیداکردنشون واقعاً دیگه داره سخت می‌شه. بعضیاشون غیرممکن می‌شه. ما مثلاً تو لیست پرنده‌هامون، پرنده‌هایی داریم که 30 سال پیش یه بار از ایران رد شده‌ن، یه گزارش ازش هست. اصلاً بعضیاشون غیرممکنه. تو کتاب اطلاس پرندگان ایران که چاپ شد بسیاری از، تعدادی از پرنده‌های ما عکسای ایرانی نیستن، عکسای خارجی توش کار شده چون دیگه اون پرنده تو ایران وجود نداشته که ثبت بشه ولی تو چک‌لیست پرنده‌های ما هست. منهای اونا سالاتون که جلوتر می‌ره اون تعداد گونه‌هاتون به یه حدی می‌رسه، از اون حد به بعد خیلی کند می‌شه سرعت. ممکنه سال‌ها بگذره شما یه گونه رو بتونید به مجموعه‌تون اضافه بکنید. این اون چالش اصلی عکاسی حیات وحشه. استمرار و زمان. چرا چالشه؟ برای اینکه عکاسی حیات وحش به‌عنوان یک شغل خیلی کار راحتی نیست. برمی‌گرده به سؤالی که شما پرسیدید که عکاس حیات وحش از چه محلی تأمین می‌شود؟ به‌صورت استاندارد هر عکاسی به چند روش درآمد خواهد داشت. همه‌شون مبتنی‌بر فروش تصویراش هست. حالا یا به یه مجله‌ای می‌فروشه، یا به یه انتشارات عکسش رو می‌فروشه، یا به یه ارگان عکسشو می‌فروشه، یا به یه اسپانسر عکسش رو می‌ده. یا سفارش پروژه می‌گیره بابت، یا میاد تو یه پروژه‌ای همکاری می‌کنه به‌عنوان عکاس. اینا راه‌های استانداردیه که برای این کار وجود داره. متأسفانه، متأسفانه و متأسفانه هیچ‌کدوم از این راه‌ها انقدر ساده و سهل نیست که به‌راحتی بتونن عکاسای حیات وحش درآمدشونو از این محل تأمین کنن. به‌خاطر همینه خدمتتون می‌گم ما تو ایران نمونه‌های بسیار زیادی عکاس حیات وحش داریم که حرفه‌ای نیستن، یعنی حرفه‌شون نیست. محل دیگری درآمد دارن، عکاسی حیات وحشِ خیلی‌خیلی عالی و بسیار بی‌نظیری انجام می‌دن. این چرخه اینجا یه گپ خیلی بزرگی داره. تعداد مجله‌ها و مؤسسه‌هایی که این کار رو انجام می‌دن انگشت‌شمارن. هزینه‌های این کار هزینه‌های بسیار سنگینیه به‌نسبت، چرا؟ چون زمان می‌خواد. یعنی وقتی من می‌رم از توی آرشیوم… منِ نوعی که عکاسی حیات وحش می‌کنم یه فریم عکسو میارم بیرون می‌خوام بدم فقط هزینه‌ای که شده اون یه‌دونه فریم عکس نیست که من یه مثلاً یه هفته سفر رفتم و طی اون سفر ده تا فریم عکس گرفتم، یه‌دونه‌ش شده مثلاً این عکسه که می‌خوام ارائه بدم. نه، پشت اون سال‌ها و سال‌ها و سال‌ها و سال‌ها سعی‌وخطا نشسته. بنابراین وقتی به‌عنوان شغل نگاه می‌کنید باید روی یه فریم عکاسی عکس حیات وحش یه قیمتی بذارید که اصلاً توی مخیلۀ کسی نمی‌گنجد. روش‌هایی مثل چاپ کتاب، روش‌هایی مثل برگزاری نمایشگاه، اینا هم معمولاً بازده و خروجی‌ای برای عکاس اون‌قدری که باید نخواهد داشت. اینا چالش‌های اصلی عکاسی حیات وحشه. یعنی اون تیکۀ نازیبای عکاسی حیات وحشه. تیکۀ زیبای عکاسی حیات وحش اینه که شما می‌ت… اگر شمای نوعی یا منِ نوعی تو این کار دوام آوردم نشون می‌ده که از این کار لذت می‌برم و این کار رو دوست دارم. وقتی آدم یه کاری رو دوست داره بعضی وقتا دیگه خیلی براش مهم نیست که بره کار دیگری انجام بده تا بتونه این کاری که دوست داره رو پشتیبانی بکنه و ادامه بده. یه وقتی هم هست که نمی‌تونه ادامه بده. خیلی هم مثال‌های فراوانی هم وجود داشته از کسایی که میان به یه نقطه‌ای می‌رسن و دیگه این کار رو به‌عنوان شغل ادامه نمی‌دن، به‌عنوان علاقه نگه می‌دارن و هستن. سابقۀ کمی هم تو ایران نداره عکاسی حیات وحش؛ یعنی عکاسی حیات وحش در ایران با حفاظت از حیات وحش در ایران تقریباً با همن. یعنی همون نسلی که حفاظت از حیات وحش رو تو ایران پایه‌گذاری کردن، همون نسل عکاسی حیات وحش هم تو ایران خشتشو گذاشتن، سنگشو گذاشتن و ماها داریم مثلاً چند نسل بعد از اونا جاپای اونا می‌ذاریم اونجا.

مصطفی عرفانی: تو چه سالی این مسئله شروع شد؟

علی مهاجران : نمی‌تونم دقیق بهتون بگم. حافظه‌م الان یاری نمی‌کنه.

مصطفی عرفانی: مثلاً 1300، 1320 این‌طورا فکر کنم باشه.

علی مهاجران : نمی‌دونم واقعیتش. یعنی دیتایی ندارم که اشتباهه ولی قابل جست‌وجو هست و می‌شه چک کرد. من تو عددا خیلی… تو سالا و عددا خیلی خوب نیستم ولی خب آقای درویش‌پوری [00:22:03] استاد همۀ ما جزو اولین نفراتی بودن که این کار رو کردن. مرحوم بیات بودن اون موقع تو اداره، در حقیقت سازمان محیط‌زیست که نبود، شکاربانی. ایشونم عکس‌های خیلی خوبی از حیات وحش داشتن و از اون نسل آدمای دیگری هم بوده‌ن. یعنی خیلی از عکس‌هایی که ما مثلاً تو مجلاتی مثل مجلات کانون شکار اون زمانا چاپ می‌شده خب یکی از اولین مجلاتی بوده که تو ایران با موضوع شکار طبیعت چاپ می‌شده دیگه. می‌بینید که عکسایی توش هست که عکاسای ایرانی همین بزرگوارا گرفته‌ن و استفاده شده و استاد ضیایی از بزرگای حفاظت هستن. ایشونم عکاس حیات وحش قابلی هستن. یعنی این‌جوری نبوده که عکاسی حیات وحش یهو مثلاً ده سال پیش متولد شده باشه در ایران، نه. تقریباً پابه‌پای حفاظت، از اون موقعی که بحث حفاظت از حیات وحش شکل گرفت عکاسی هم کنارش…

مصطفی عرفانی: حالا یه سری اصلاً عکاسا که دارن مثلاً همین توی قسمت حفاظت از محیط‌زیست دارن کار می‌کنن همیشه هم دوربین همراهشونه عکس می‌گیرن. حالا این مناطقی که من رفتم این‌طوری بوده معمولاً که همون اون اشخاص هم که حفاظت از محیط‌زیستو داشته‌ن همونا هم کار عکاسی رو انجام می‌داده‌ن.

علی مهاجران : من اگه اجازه بدین برگردم به یکی از پرانتزا دیگه.

مصطفی عرفانی: بفرمایید.

علی مهاجران : علاقه باید داشته باشید. وقتی علاقه دارید حفاظت اولویتتونه. یعنی برای خیلی از ماها عکاسی اولویت نیست، حفاظته اولویتش از عکاسی خیلی بیشتره. بنابراین بسیاری از ماها هرجایی از دستمون بربیاد تو موضوع حفاظت هم سعی‌مونو می‌کنیم مؤثر باشیم. اصلاً یکی از کاربردهای مهم عکاسی حیات وحش… اصلاً برای چی عکاسی حیات وحش بکنیم؟ این سؤاله دیگه.

مصطفی عرفانی: آره.

علی مهاجران : اصلاً این‌همه دردسر، این‌همه عذاب، این‌همه ماجرا بیکاریم مگه بریم عکاسی حیات وحش بکنیم؟ {خنده} یه دلیلی باید داشته باشه دیگه. عکاسی حیات وحش از چند جنبه کمک می‌کنه مخصوصاً به موضوع حفاظت. یه جنبۀ خیلی مهمش… اجازه می‌خوام از واژۀ اداری‌ش استفاده کنم، تنویر افکار عمومی. یه واژه‌ایه که خیلی تو سیستم اداری دوست دارن این واژه رو. یعنی چی؟ یعنی ما زیباییا و پتانسیلی که داریم رو بتونیم نمایش بدیم. برای آدمی که ن… بذارین از یوزپلنگ مثال بزنم که الان خیلی دیگه همه به گوششون خورده.

مصطفی عرفانی: باب روزه.

علی مهاجران : همه به گوششون خورده. اگر آدما فقط یوزپلنگ می‌شنیدن و قیافه‌شو ندیده بودن چه حسی بهش داشتن؟ یوزپلنگ. ولی وقتی می‌بیننش، فیلمشو می‌بینن، عکسشو می‌بینن می‌تونن باهاش ارتباط برقرار کنن. می‌تونن یه جایی هم‌ذات‌پنداری کنن باهاش، یه جایی بشناسنش، خوششون بیاد. وقتی خوششون بیاد تازه براشون اهمیت پیدا می‌کنه. بعد کنار این تصویر، کنار این داده ما می‌تونیم بگیم فایدۀ این حیوون چیه، نمی‌دونم، تأثیرش چیه و…. بنابراین یکی از ابزارهای خیلی خوب برای آگاهی‌دادن و تشویق آدما به حفاظت از حیات وحشه. ایجاد دادۀ بصری از گونه‌های حیات وحش و طبیعت که در حقیقت اون ظرف بزرگ این موضوعه. یه کاربرد دیگه‌ش بحث علمیه؛ یعنی تو موضوع مطالعات حیات وحش و موضوع کار علمی حیات وحش باز عکاسی جایگاه ویژۀ خودش رو داره. روش‌هایی داریم، تکنیک‌هایی داریم مثلاً یه چهارچوبی داریم ما تو عکاسی که به‌صورت تاکسونای مختلف گیاهی و جانوری تکنیک‌های عکاسی مخصوص به خودشون رو دارن. عکاسی علمی انجام می‌شه. دیگه اونجا خیلی فرم و پوز و ترکیب‌بندی و این‌ها مطرح نیست ولی یه سری کلیدها، یه سری داده‌ها توی عکس ثبت می‌شه و این‌ها تو موضوع‌های علمی توی مقاله‌ها، تو تحقیقات و… کاربرد داره. یعنی عکاسی حیات وحش فقط این نیست که جنبۀ زیبایی موضوع مد نظر باشه توش، نه. اون بحث علمی هم تأثیرگذاره و یکی از ابزارهاییه که به هر حال نیاز هست وجود داشته باشه. من پرانتزام انقدر زیاد می‌شه بعضی وقتا دیگه گم می‌کنم تو کدوم قرار داشتیم! {خنده}

مصطفی عرفانی: نه، مسئله اینه که اصلاً بحث انقدر گسترده است و شاخه داره که آدم نمی‌دونه. از هر… از هرجا وارد شی می‌ری تو یه قسمت دیگه‌ش و باربد صفایی توی قسمت فصل اول برنامه‌مون که صحبت می‌کردیم عکاسی ماکرو می‌گفتش تو جنگلای زاگرس خیلی آتش‌سوزی اتفاق می‌افتاد و با همین عکس‌ها، بنرها، استندا و بروشورایی که واسه گردشگرا تهیه می‌کردن و در اختیارشون قرار می‌دادن تونسته‌ن خیلی از حجم آتش‌سوزیایی که اتفاق می‌افتادو توی منطقه کاهش بدن و هنوزه که هنوزه هم من هر موقع باهاش صحبت می‌کنم می‌بینم داره یه جایی یه سمیناری می‌ذاره، یه آشنایی مردم با محیط‌زیست می‌ذاره و این عکس‌هایی که حالا هم خودش هم همکارانتون تهیه کردنو توی اونجا ارائه می‌ده به مردم و تلاش می‌کنه که از این طریق یه آگاهی واسه مردم ایجاد بکنه که مردم گاهی اوقات خیلی از رفتارهای اشتباهشون از رو ناآگاهیه و همون‌طور که شما گفتین از طریق حالا عکس که تنها راه ایجاد ارتباط با مخاطبه یه جوری… چون مخاطب خیلی اهل خوندن نیست؛ یعنی شما اگه یه متنو بهش بدید بخونه شاید نخونه ولی وقتی یه عکس می‌بینه خیلی ارتباط بهتر و سریع‌تری برقرار می‌کنه و از لحاظ حفاظت محیط‌زیستی می‌تونه خیلی سریع‌تر و تأثیرگذارتر باشه.

علی مهاجران : می‌گم، به هر حال ما برای اینکه برای یه چیزی اهمیت قائل بشیم… قدم اول اینه که یه چیزی برامون اهمیت پیدا بکنه دیگه؟ ببینید آدما از زمان پیدایششون با حیوونا ارتباط داشته‌ن. این ارتباط یا طعمه بوده، این ارتباط… یه هم… یه واژۀ زیبایی هست که چند سال پیش یه نمایشگاهی هم موزۀ ملی براش برگزار کرد، از واژۀ هم‌بودی استفاده کرد؛ یعنی انسان و جانوران با همدیگه در طول تاریخ هم‌بودی داشته‌ن، با هم بوده‌ان. یه موقعی این ارتباطه خیلی نزدیک بوده یعنی اون آدم غارنشین باید هر روز صبح از اون غارش می‌اومده بیرون و یه حیوونی رو شکار می‌کرده تا زنده بمونه و خودش رو در مقابل یه سری حیوون دیگه باید حفظ می‌کرده. یعنی ارتباطه خیلی نزدیک و نقطه‌به‌نقطه بوده تا رسیدیم به آدمی که الان اینجا هستیم و شاید حیوون دیدنمون توی صفحۀ تلویزیون باشه، توی یه گوشی موبایلمون باشه، ممکنه فقط گربه ببینیم، سگ ببینیم، حشراتِ تو محیط شهری رو ببینیم. الان دور شدیم از اون فضایی که… یعنی من صبحا که از درِ خونه‌م میام بیرون می‌رم می‌شینم تو ماشین می‌خوام برم سر کار اول یه‌دونه یوزپلنگ نمی‌بینم بعد یه گورخر ببینم، بعد برم مثلاً از بغل پلنگه رد بشم برسم، جلوی آهو برم برسم خونه‌مون. پس دیگه روزمره نمی‌بینمش. وقتی نمی‌بینمش دیگه برام مهم نیست، اهمیتی برام پیدا نمی‌کنه. اینجاس که اون نقش ما به‌عنوان ثبت‌کنندۀ این گونه‌ها یه‌ذره پررنگ‌تر می‌شه. اون آدم غارنشینه وقتی می‌رفت رو دیوار غارش می‌خواست یه چیزی بنویسه مهم‌ترین چیزای زندگی‌شو می‌کشید دیگه؟ چه تصویرایی ازش مونده؟ عکس حیوونا مونده. شکارشونو تصویر کرده‌ن. ولی الان برای من اصلاً مهم نیست که از درِ خونه‌م میام بیرون آهوی تو دشت میرزابایلو داره چیکار می‌کنه. پس یکی باید این وسط این حلقه رو برقرار کنه. این حلقه با تصویر و با اطلاعات میاد کنار همدیگه می‌شینه، هر دو تا هم وزن قابل توجهی باید داشته باشه. یعنی هر دو تاش باید انقدر تأثیر داشته باشه که جلب‌نظر عموم رو بکنه دیگه. بعد ترکیب اینا می‌شه اینکه… نمی‌دونم از چه واژه‌ای استفاده کنم درست باشه. یه درخواست عمومی به وجود میاد، یه مطالبه‌ای… آها مطالبه واژۀ بهتریه. …یه مطالبه‌ای شکل بگیره برای حفاظت از این گونه. این مطالبه می‌تونه منجر به این بشه که سیاست‌گذاری بشه، حفاظت انجام بشه و… امیدوار باشیم که این اتفاق بیفته.

مصطفی عرفانی: یکی از پروژه‌هایی که شما انجام دادید تو سال‌های اخیر گیگاپیکسل بوده. عکاسی گیگاپیکسل بوده که به‌وسیلۀ ربات انجام دادید این فرایند landscape گرفتنشو. یکی اینکه یه توضیحی بدید که این چه جوری بوده؟ آیا… همین ربات چه نقشی داشته؟ آیا این کار به‌وسیلۀ انسان نمی‌تونسته انجام بشه؟ و این تصاویرِ با کیفیت بالا چه کمکی می‌کنه؟ با یه عکس landscapeای که یک تصویر کلی از محیط می‌ده تفاوتش چیه و چه مزیت‌هایی داشته؟

علی مهاجران : اول بگم خدمتتون که حالا من می‌گم دقیقاً چیه ولی چیز جدیدی نیست، تو وهلۀ اول. سال‌های ساله عکاس‌ها این کارو دستی انجام می‌دادن. به گوش خیلیامونم شنیده می‌گیم عکاسی پانوراما شده. عکاسی پانوراما یعنی بیاد چند تا عکس کنار همدیگه حالا بعضی وقتا دوربینای… حتی دوربینای خیلی قدیمی وجود داره که پانوراما عکس می‌گیره. یعنی فیلمایی توشون می‌خورده که فیلما طول بیشتری داشته و دوربین اصلاً پانوراما عکس می‌گرفته. عکاسی گیگاپیکسلی… توی عکاسی دیجیتال من دارم صحبت می‌کنم. در مورد موضوع عکاسی دیجیتال دارم صحبت می‌کنم. …خیلی خلاصه و ساده این رو می‌گه. خیلی چیز پیچیده‌ای هم نیست. خیلی چیز خیلی خنده‌دارِ مسخرۀ ساده‌ایه ولی یه مقدار از نظر فنی چالش داره. عکاسی گیگاپیکسلی میاد می‌گه من می‌تونم یه… مثلاً من قابی که شما جلوی من نشستید رو می‌تونم در قالب یه کادر ببینم و با یه فریم عکس ثبتش کنم. خب! این فریم عکس دیتاش می‌ره کجا؟ میاد روی سنسوری قرار می‌گیره، این سنسور دیتا رو می‌فرسته به یه ابزار نگهداری مدیا یه فایل به من می‌ده. این فایل حاوی چیه در حقیقت؟ یه تعدادی دیتاست از نقطه‌های حساس به نوری که روی سنسور من بوده که تصویر شما رو ثبت کرده و اینجا… من فکر کنم یه همکار صدابردارتون یه چشم‌غره‌ای به من رفت فکر می‌کنم! {خنده}

مصطفی عرفانی: اشکال نداره.

علی مهاجران : عرض به خدمت شما که این دیتا ثبت شده روی این نقطه‌ها و مثلاً می‌گیم این دوربین 10 مگاپیکسله. عدده رو یه کاری می‌کنم ضرب و تقسیمش راحت باشه که بعداً اذیت نشیم. {خنده} این 10 مگاپیکسله. بعد همه می‌گیم وای 10 مگاپیکسل! خیلی خوبه! الان شما یه همچین حسی دارید؟

مصطفی عرفانی: الان دیگه نه.

علی مهاجران : ولی یه زمانی داشتید.

مصطفی عرفانی: بله.

علی مهاجران : یه روزی اگر یه مدیایی دَه مگاپیکسل بود، ولی الان 10 مگاپیسله. یعنی با جلورفتن تکنولوژی و گذشتن زمان اون دیتا دیگه اون حجمی که مدیاهای مقابل که می‌خوان اینو منتشر کنن نداره. یه زمانی شما با دوربین VHS فیلم می‌گرفتید. الان صحبت دوربین 5K و 8K هست. خب از اون‌ور مدیایی که داره پخش می‌کنه هم میاد مثلاً 4K پخش می‌کنه، 5K پخش می‌کنه. اون VHS چی می‌شه؟

مصطفی عرفانی: منقرض می‌شه.

علی مهاجران : دیگه توی اون مدیای جدید قابل ارائه نیست. خب راه‌حل چیه؟ راه‌حل اینجاس یه راه‌حل خیلی سا… یه آدم خیلی خوش‌فکری، نمی‌دونم کی، مثلاً الکس گیگا! {خنده} نمی‌دونم کی، یه آدم خوش‌فکری اومد گفت به‌جای اینکه من یه‌دونه عکس ثبت بکنم بیام یه ماتریس تعریف بکنم و این یه‌دونه فریمو مثلاً با هزار تا عکس بگیرم. هزار تا عکس رو بگیرم… دوباره صدام روی میکروفون… {خنده}

مصطفی عرفانی: نه اشکال نداره.

علی مهاجران : هزار تا عکسو بگیرم و این عکسا رو بیارم بچینم کنار همدیگه، یه تصویر مجموعی پیدا کنم که با هزار تا 10 مگاپیکسل گرفته شده باشه. و یه عکسی می‌شه که دیگه ظرفیتش از حد مگا خارج می‌شه؛ یعنی اگر مثلاً 10 مگاپیکسل، با اون ضریب 1024 کاری ندارم، باز ساده‌ش می‌کنم، 10 میلیون پیکسله من دیگه گیگا نیستم، با ۱۰ میلیارد پیکسل ثبتش کرده‌م. خب این مدیا عمر بیشتری می‌تونه داشته باشه. یعنی شما یه عکسی رو ثبت می‌کنید که حداقل می‌دونین چند دهه قابل استناد و قابل استفاده‌س. قدم… کاربرد اولش. یعنی تصویری ثبت می‌شه که با کیفیت خیلی‌خیلی بیشتر از توان قوی‌ترین سنسور دوربینیه که الان ممکنه بیاد. ما الان بیایم یه دوربین خیلی‌خیلی‌خیلی خوبِ مدیوم فرمت ؟؟؟ [00:35:22] دیجیتالو بذاریم 150 تا 200، به‌صورت مجازی تا 300 مگیپیکسل می‌تونه برای ما یه فریم ثبت بکنه. ولی به این روش شما می‌تونید از مجموع یه تصویر دیگه محدودیتاتون ابزار… ببخشید، محدودیتتون ابزارهای نگهداری و پروسس عکستونه امروز. من ممکنه دستگاهم، کامپیوترم، اون دستگاهی که پردازش می‌کنه، نرم‌افزاری که باهاش پردازش می‌کنم بتونه تا 20هزار فریم عکسو به هم بچسبونه. از 20هزار تا به بعد بگه من الان نمی‌تونم، رم بیشتری می‌خوام، پروسس بیشتری می‌خوام. اون شاید بره مثلاً برای دو سال دیگه، یه سال دیگه. محدودیتم اینجا می‌شه ولی تو این مدل شما میاید یه تصویری رو ثبت می‌کنید که حجم بسیار زیادی داره، عمر بیشتری داره این عکس و سال‌های سال قابل استناد خواهد بود و مضاف بر اون از توی این شما می‌تونید جزئیات بسیار زیادی رو داشته باشید. حالا یه‌ذره تخصصی‌تر عکاسی بگیم به‌جای اینکه با یه لنز midrange یا یه لنز واید تصویر ثبت بشه، با لنز تِله ثبت می‌شه و تعداد بسیار زیادی ثبت می‌شه؛ بنابراین دیتیل‌های خیلی بیشتری تو جزئیات تصویرمون وجود خواهد داشت. این یه کاربردشه. تو عکاسی گیگاپیکسلی که شما فرمودید من رباتیک این کارو انجام می‌دم. عکاسی گیگاپیکسلو با یه رباته، خیلی چیز پیچیده‌ای هم نیست. یه رباتیه که میاد این حرکته رو با دقت زیادی انجام می‌ده یعنی میاد تصویر رو با اون ماتریسایی که تعریف می‌شه براش خودش شروع می‌کنه روی این ماتریس فریم‌به‌فریم حرکت‌کردن و تصویرو ثبت‌کردن. قبلاً این کارو با دستم می‌شد انجام داد. حالا تو مدل خیلی ساده‌ش بعضی وقتا مثلاً یه پانوراما رو با چند تا عکس یه عکاس ثبت می‌کرد. ولی حالا شما بخواید این کارو مثلاً توی مثلاً یه ماتریس 100×20 انجام بدید با دست خیلی کار راحتی نیست، هدهای پانورامایی وجود داشت که روش درجه‌بندی حرکت توی جهت‌های مختلف وجود داشت که نه، هنوزم داره. جهتای درجه‌بندی هست. با اونا می‌شد خیلی راحت… خیلی راحت که نه، حالا با یه محاسبه‌ای زاویۀ دید رو محاسبه کرد، به‌نسبت زاویۀ دید پانوراما رو چید و عکاسی کرد. ولی خب کار سختی می‌شه، احتمال خطاش زیاده. این ربات اجازه می‌ده که شما خیلی راحت‌تر با خطای کمتر و با دقت بیشتری این کار رو انجام بدید. مثلاً مطمئن باشید هر دو تا عکستون مثلاً 12% هم‌پوشانی دارن، 30% هم‌پوشانی دارن. تیکۀ سخت عکاسی گیگا کنترل نوره، کنترل شرایط منظره‌س مخصوصاً اینکه زمان می‌بره. بعضی از عکسای گیگا چندین ساعت ثبتشون طول می‌کشه. خب اینجا دیگه اون تجربۀ عکاسه که اونم باز خیلی جعبۀ سیاه عجیب‌غریبی نیست، می‌شه به دست آورد ولی نیاز به یه تجربه‌ای داره، نیاز به یه مهارتی داره که شما بتونید شرایط نور رو تو عکستون کنترل کنید و یه عکس خوب ثبت بکنید. این اون خیلی خلاصۀ عکاسی گیگاپیکسلی.

مصطفی عرفانی: حالا عکاسی‌هایی که تو همۀ فیلدا انجام می‌شه کاربرداش حالا یکی فروشش توی نمایشگاه‌ها هستش، فروش تکی‌ش هستش، توی مجلات و کتاب‌ها. عکاسی حیات وحش کاربرداش جای دیگه‌ای هم هستش؟

علی مهاجران : ببینید به‌صورت عمومی همیناس تقریباً. مثلاً گاهی اوقات به‌عنوان یه مدیای دیجیتال ارائه می‌شه. گاهی اوقات عرض کردم تو بعضی از پروژه‌ها تعریف می‌شه. بعضی وقتا پروژه‌های دانشگاهیه، بعضی وقتا پروژه‌های هنریه. بعضی وقتا پروژه‌هاییه که بینابینیه؛ برای یه کار دیگریه میاد توش عکس حیات وحش نیاز داره. با اینکه خیلی زیاد نیستن اینا، خیلی‌خیلی کمن. به‌نسبتی که باید به‌عنوان یک محل درآمد دیده بشن خیلی جذاب نیست.

مصطفی عرفانی: این مسئله‌ای که شما می‌فرمایید از لحاظ درآمدی خیلی قابل توجه نیست، این شرایط توی ایران فقط حکم‌فرمائه یا تو تمام کشورای دنیا این مسئله‌ای که خیلی درآمد خوبی واسۀ عکاس‌ها نداره حاکمه؟

علی مهاجران : ببینید خیلی شغل لاکچریِ پردرآمدی در هیچ‌جای دنیا نیست.

مصطفی عرفانی: هیچ‌جای دنیا نیستش.

علی مهاجران : به هر حال شغل سختیه.

مصطفی عرفانی: حتی این مجلاتی که مثل نشنال جغرافی یا مجلات تخصصی که توی حالا فیلدای مختلف حیات وحش هستش هم اونا مبلغ خوبی پرداخت می‌کنن؟ چه جوری هستش یکی بخواد…

علی مهاجران : این یه چیز نسبیه دیگه. شما فرض کنید مثلاً من میام می‌گم که من اگر می‌رفتم دو کیلو سیب‌زمینی می‌فروختم انقدر درآمد داشتم، حالا میان به‌جاش کتاب می‌فروشم انقدر درآمد دارم. اینو به‌نسبت هم مقایسه می‌کنن دیگه؟

مصطفی عرفانی: بله.

علی مهاجران : وقتی داریم در مورد یه شغل هم صحبت می‌کنیم توی ایران عکاسی حیات وحش به‌نسبت شغل‌های دیگه درآمد مناسبی نداره و به‌صورت عمومی تو دنیا جزو شغلای پردرآمد نیست. هرجایی به‌نسبت خودش، هر نقطه‌ای به‌نسبت خودش. ولی یه تفاوت خیلی‌خیلی بزرگ تو یه جنبۀ دیگری عکاسی حیات وحش تو ایران و دنیا داره با همدیگه. تو بسیاری از جاهای دنیا مثلاً مثال خیلی واضحش آفریقا که بسیاری از تصویرای حیات وحش هم از اونجا خارج می‌شن، مستندا بسیاری‌شون از اونجا خارج می‌شن میان، حیوونا مثل ایران انسان‌گریز نیستن. خیلی راحت شما می‌تونید بهش برسید. خیلی راحت می‌تونید نزدیکش بشید. دیدین تو مستندا؛ مثلاً می‌شینن رو ماشین با ماشین می‌رن فاصلۀ نزدیک یه حیوونی وای‌میستن اونم توجهی بهشون نداره، بعضی وقتا میاد یه سروگوشی هم آب می‌ده و یعنی عادیه براشون. چرا؟ چون سال‌های سال گردشگری و توریسم حیات وحش منبع درآمد بوده تو اون منطقه و خب آدمای محلی، آدمای بومی از این راه کسب درآمد کرده‌ن و به این نتیجه رسیده‌ن اون حیوونه براشون مفیده. به‌جای اینکه شکارش بکنن، به‌جای اینکه آسیب بزنن، به‌جای اینکه بتاروننش شرایطی رو ایجاد کردن که هی آدمای دیگه هم بتونن بیان راحت‌تر ببیننش. عکاسی‌کردن از حیات وحش خارج از ایران راحت‌تر از ایرانه. ما تو ایران تقریباً جایی نداریم که انسان بتونه به حیوونی نزدیک بشه که از انسان ترس نداشته باشه. توی… تو ایران به‌صورت عمومی حیوان‌ها انسان‌گریزن و این کارو سخت می‌کنه. خیلی‌خیلی‌خیلی سخت می‌کنه. یعنی یه عکاس حیات وحش برای عکس‌گرفتن از یه گونه‌ای که فراوانی خوبی داره مثل مثلاً گوسفند وحشی یا پازن بعضی وقتا ساعت‌ها و ساعت‌ها باید توی کمین بشینه، تو یه جای تنگی خودشو قایم بکنه، استتار بکنه یا یه کومه‌ای درست بکنه ساعت‌ها تو اون کومه بشینه تا بتونه یه تصویر خوب ازش ثبت بکنه.

مصطفی عرفانی: دو تا کتاب تا الان منتشر کردین؛ یکی گنجینۀ پنهان و هامون. اصلاً اینکه یهویی طبق یه سفارش بوده این انجام شده یا عکس‌هاتونو که جمع کردید به‌صورت یه آرشیو شده تصمیم گرفتین که این کتابو چاپ کنید؟ یعنی حالا من بیشتر از این جنبه واسۀ کسایی که می‌خوان وارد حوزۀ عکاسی مجموعه بشن دارم می‌پرسم که وقتی ما می‌خواهیم شروع به فعالیت کنیم بر اساس یک پیش‌زمینه، یک نیتِ از قبل این کارو انجام بدیم یعنی بگیم که آقا من می‌رم پنج سال عکاسی می‌کنم، آخرسرش می‌خوام یه کتاب چاپ کنم یا این فرایند رو شما رفتین جلو بعد دیدین که توی یک موضوع مشخص خوبه که یه کتاب منتشر شه یا یه مجموعه منتشر شه؟ اصلاً حالا هم شما هم دیگران بر اساس یک پیش‌فرض میاین یه کتابو منتشر می‌کنید یا وقتی که چند سال کار کردید می‌بینید نه آرشیوم تو این مجموعه خوبه بذار یه کتابش بکنم؟

علی مهاجران : اجازه بدید اول یه توضیح کوچولو بدم. کتاب هامون یه کتاب مشترک بین من و آقای حامد غلامیه. یعنی کتاب منحصراً کتاب من نیست. من بیشتر بخش طبیعت و حیات وحش… حالا تو اون کتاب اتفاقاً حیات وحش خیلی جاش کوچیکه، خیلی ریزتر از نسبت کتابه چون موضوع اصلاً خود هامونه و آقای غلامی عکسای از آدم‌ها رو بیشتر، از مردمان اون منطقه رو تأمین کرده. چون من تو آرشیوم عکس آدم خیلی‌خیلی، خیلی‌خیلی‌خیلی‌خیلی کمه. حالا برگردم به مطلبی که شما فرمودین. هرکی اون دوربینو اول می‌گیره دستش اون شات اولو می‌زنه از همون موقع ته ذهنش یه کتاب چاپ‌کردنی هست. یعنی همیشه یه عکاس یه نقطه‌ای و هرکسی برای خودش یه خط‌هایی رو می‌ذاره. می‌گه مثلاً من به این خط برسم موفق شده‌م، به این خط برسم موفق شده‌م. من عکاسی سراغ ندارم که نمایشگاه‌گذاشتن یا چاپ کتاب جزو اون خط‌هاش حداقل یه زمانی نبوده باشه. منم همین‌طور بوده. یعنی اصلاً این نبوده که نه، من هیچ علاقه‌ای به کتاب ندارم. ولی کتاب گنجینۀ پنهان در حقیقت اون تفسیر اون شوخیه‌س که می‌گه اول قرار نبود عاشقان را بکشن، بعداً قرار شد عاشقان را بکشن، اصلاً قضیه چیز دیگری بود. یکی دنبال یه کاری می‌گشت اتفاقی منو دید. دید این عکسا به درد اون کارش می‌خوره گفت من اسپانسر می‌شم کتابو چاپ می‌کنم. یعنی خیلی‌خیلی خلاصه بخوام این موضوع رو تعریف بکنم این‌جوری به کتاب رسید. بنابراین درسته که سال‌های سال عکس براش جمع شده بود… یعنی اون کتاب عکسایی که توش هست یه بازۀ 15ساله دارن. یعنی عکسایی‌ان که توی مدت 15 سال از موضوعای مختلف گیاهی، جانوری و حتی بعضی وقتا یه سری بناهایی که ارتباط با موضوع محیط‌زیست دارن توی آرشیو بوده. در حقیقت از نتیجۀ یک آرشیوگردیه. یه مجموعه‌ای انتخاب شد از تو آرشیو و تبدیل به یه کتاب شد ولی کتاب هامون نه، یکی از اون موارد استثنائیه که گفتم. بعضی وقتا شما در کنار یک پروژه‌ای میاید به‌عنوان عکاس وارد می‌شید و یه بخشی از اون پروژه کار عکسه. این کتاب بخشی از پروژۀ در حقیقت حفاظت از هامون بوده. به این شکل، شکل گرفته. ولی خب واقعاً انگشت‌شمارن اتفاقای… من خیلی خوش‌شانس بوده‌م که دو بار این اتفاق این‌جوری برام افتاده. برای بسیاری از دوستانم این امکان هنوز فراهم نشده با وجود اینکه گنجینۀ بسیار غنی‌تری از مجموعه‌عکسای من دارن. یعنی می‌خوام اون سختیه رو دوباره بهش تلنگر بزنم. یعنی باز اینکه شما یه آرشیو خیلی خوبی داشته باشین این الزاماً شما رو به کتاب نمی‌رسونه. یه وقتایی باید شانستون هم بگه به اون کتابه برسید. {خنده}

مصطفی عرفانی: مخصوصاً امروز که انقدر قیمت چاپ رفته بالا که حتی دانشگاه‌ها و مؤسسات هم خیلی دیگه تمایلی به چاپ ندارن و از اون سمت هم مخاطبین هر روز تمایلشون برای خرید این‌جور مجموعه‌ها داره کمتر می‌شه. چون حالا الانا باید مبلغ قابل توجهی برای خرید یه کتاب پرداخت کنن و از اون سمت هم خریدار خیلی تمایلی واسه پرداختش نداره.

علی مهاجران : بله متأسفانه. چرخه معیوبه دیگه. یه چرخۀ معیوبیه که یه جایی این چرخه… تو موضوع عکاسی حیات وحش دارم می‌گم. یه چرخۀ معیوبیه که اون تیکۀ درآمد تو این چرخه گمه و این خب خیلی… اگر این تیکه گم نبود ما الان عکاس‌های خیلی‌خیلی بیشتر و بهتری توی این موضوع داشتیم قطعاً. چون آدمای بسیار بااستعدادی وارد این حوزه می‌شن ولی ادامه نمی‌دن به‌دلایل بسیاربسیاربسیار منطقی.

مصطفی عرفانی: آقای مهاجران خیلی لطف کردین اومدین. خیلی استفاده کردیم. قطعاً حالا هدف از این گفت‌وگو بیشتر این بود که مخاطبین و شنونده‌ها چند تا کلمه و کلیدواژه از شما بشنون و حالا بر اساس اون علایق خودشون برن دنبالش. چون حالا عکاسی حیات وحش موضوعا، مباحثش خیلی گسترده‌تر هست و ما فقط تلاش می‌کنیم تو این گفت‌وگوهامون کلیدواژه‌ها رو بگیم و حالا واسه یه سری افرادی که تازه می‌خوان یه فیلدی رو، یه موضوع، یه زمینه‌ای رو واسه کارشون شروع کنن و اون‌هایی که حالا یه مدتیه دارن شروع می‌کنن، علاقه‌مند هستن که یه‌خرده در موردش آگاهی بیشتری داشته باشن هدفمون این هستش توی این گفت‌وگوها که کلیدواژه‌ها و مطالب رو بشنون و هرکسی با توجه به سلایقش بتونه اون مبحث و اون سبک رو ادامه بده. ممنون که اومدین.

علی مهاجران : منم تشکر می‌کنم ازتون و خوش‌حالم که این فرصت رو بهم دادین، مخصوصاً الان که خیلی از چیزا مثل عکاسی دارن دگرزیستی جدی‌ای رو تجربه می‌کنن و شاید دفعۀ بعدی که یه نفری پشت این میز بشینه شما اصلاً تعریف متفاوتی از عکاسی وجود داشته باشه با اتفاقایی که تو هوش مصنوعی و تغییرایی که داره توی هم ابزارها، هم توی خود موضوع عکاسی شکل می‌گیره فکر کنم وقت خوبی بود برای این مکالمه. {خنده}

مصطفی عرفانی: بله بله.

علی مهاجران : متشکرم.

مصطفی عرفانی: مرسی از استودیو فردا که این فرصت و میزبانی رو در اختیار ما قرار دادن که ما این برنامه رو ضبط کنیم و ممنون از شما که شنونده و بینندۀ ما بودید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *